گزارش از ایران: خامنهای هویت حمله کنندگان به سفارت دولت سعودی در ایران را آشکار کرد
بني صدر در سال 59:... "به همه هشدار می دهم ، در برابر چماق بدستان لاقید نمانید. دفعه اول با سر وصدا کردن و بهم ریختن تظاهرات بود، دفعه دوم مشت و لگد در کار آمد و دفعه سوم آجر و سنگ و چاقو. لابد دفعه چهارم نوبت تیر و تفنگ میرسد!" (اولين رييس جمهور را با كودتا بركنار كردند)
حجت الاسلام حسن لاهوتی : مردم انقلاب نکردند تا من وشما بر آنها حکومت کنیم . اگر قرار بود با چماق و زورگویی بتوانند حکومت کنند قبل از شما آریامهر بود." (او را به وسيله سم استركنين در زندان به شهادت رساندند)
اين بار اولي نيست كه خامنهاي از چماقداران حمايت مي كند و آنها را بچه حزب اللهي و عناصر غيرتمند! و خدايي مي داند او همواره از اين نيروي چماق بدست حمايت كرده و مي كند و مي داند كه اين نيروها چه كساني هستند و رهبر آنها كيست و چگونه عمل مي نمايند .
چماقداران از همان ابتداي انقلاب تحت فرمان و دستور برخي عوامل خشونت طلب اقدامات ضد انساني انجام مي دادند كه علني ترين حمايت خامنه اي و بهشتي و ديگران از آنها در جريان حمله به سخنراني رييس جمهور در سال 59 در دانشگاه تهران بود كه بعد از اينكه مردم براي دفاع از خود، چماقداران را دستگير كرده و به ماموران تحويل دادند حاميان چماق كشان به حمايت از آنها پرداختند و چنين گفتند .
خامنهای:"عناصر مومن و متعهد را کتک زده اند." ( منظور خامنه اي همان چماقداراني بود كه به سخنراني حمله كردند كه از نيروهاي كميته و سپاه بودند)
بهشتی:" آنچه الآن مطرح است دفاع از افراد مظلومی است که در حوادث دانشگاه کتک خوردند و گرفتار شدند و الآن از رئیس جمهور شکایت دارند." (كاش بهشتي زنده بود و مي ديد كه با فرزندش همين عوامل غيرتمند و حزب اللهي در سال 88 چه كردند)
رجایی:"ضد انقلاب پایگاه جدیدی پیدا کرده است تحت عنوان حمایت از رئیس جمهور." (كاش رجايي هم زنده بود و ميديد كه عوامل غيرتمند و حزب اللهي با همسر و فرزند او چه كرده اند)
بهزاد نبوی:"از جمع موجود در این روز و از دست زدن ها و سوت کشیدن های پی در پی کاملا مشخص بود که چه جمعی هستند. حتی در این جمع یک بار هم الله اکبر گفته نشد." (الحمد لله بهزاد نبوي زنده ماند و ديد در جريان بعد از كودتاي انتخاباتي همين ها كه الله اكبر گوي نظام بودند با او چه كردند)
خلخالی: "رئیس جمهور به قانون اساسی که خونبهای ملت ماست خیانت کرده." (الحمد لله او هم در دوران زنده بودن مزه حمايت از چماقداران را ديد و حال نيز اين عنايت شامل حال فرزندان و برادرش شده است)
نبايد از اين مسئله غافل شد كه شخص سيد علي خامنه اي و مسئولان نزديك به او در بيت رهبري و برخي مقامات نظامي و امنيتي طراحان اصلي ترور، جنايت و حمله اين عناصر غيرتمند چماقدار و حزب اللهي هستند كه از درون بيت و با نقشه و فرماندهي او و فرزند محبوبش آماده عمليات غيرتمندانه مي شوند و عموما كارها با يك سخنراني، تلفن يا پيام محرمانه هماهنگ مي شود.
براي نمونه به دو عمليات توجه فرماييد.
قتل احمد خميني به نقل از اعترافات سعيد امامي:
«....مثلا وقتی باخبر شديم که حاج احمد آقا در جلسات خصوصی به مسئولان نظام و حتی به ولايت امر اهانت میکند. آن را ارجاع داديم!
و بلافاصله دستور آمد! (از كجا!) که همه رفت و آمدهای ايشان را زير نظر بگيريد و از مکالمات و ملاقاتهای ايشان نوار تهيه کنيد. ما هم بمدت يکسال همين کار را کرديم.
متأسفانه حاج احمد آقا به راه يک طرفه بدی وارد شده بود که برگشت نداشت. وقتی دستور حذف حاج احمد آقا را آقای فلاحيان به من ابلاغ کرد مضطرب شدم و حتی به ترديد فرو رفتم. دو روز بعد همراه با آقای فلاحيان به ديدار آيتالله مصباح رفتيم، آقايان محسنی اژهای و بادامچيان هم آنجا بودند البته بعدا" حاج آقا خوشبخت هم از بيت آمدند آنجا و نظر جمع بر اين بود که نبايد به کسانی که با ولی امر مسلمين خصومت میکنند، رحم کرد ...»●
٭جريان حمله به بيت آيت الله منتظري:
...نیمه شب بود که همه در منزل (سردار و فرمانده چماقداران)حسین الله کرم جمع شدیم ،... تا اینکه (سردار و مداح چماقداران)حسین سازور آمد و گفت باید فردا که یکشنبه روزی بود برویم پیش آقای خامنه ای در دفتر ایشان، .....فردای آن روز هم حسین سازور قرار بود زیارت عاشورا بخواند.
...سازور زیارت عاشورا را خواند و در آخر سفره را پهن کردند و صبحانه آوردند ، در همین بین آقای رفیعا آمد و گفت صبر کنید همه بروند بعد صحبت خواهیم کرد....و تعداد دیگر کم شده بود رفتیم و نشستیم دور آقای خامنه ای که در کنارش آقای معزی و حمید نقاشان هم نشسته بودند
بعد اولین سئوال ایشان از الله کرم این بود که : ” خوب اتفاقات را می دانید حزب الله چکاره هست این وسط ؟ ” ...آقای الله کرم برآوردی از شرایط تهران و قم دادند ...بعداز اینکه وضعیت را شرح دادیم آقای خامنه ای گفت بهر حال باید این شیخ ادب شود و گمان نکند که مملکت بدون متولی هست من به آقایان قوه قضائیه و اطلاعات هم گفتم دستتان را باز بگذارد و از من اگر می شنوید دیگر به خانه نروید از همین جا بروید قم و یا الله گفتند و بلند شدند و رفتند
براي اينكه رابطه سيد علي خامنه اي با سردار فرمانده چماقداران را بدانيد به گوشه اي از سخنان حجت الاسلام محمد پروازي سخنگوي سابق انصار حزب الله توجه فرماييد:
.....بعد به بيت آقاي خامنهاي رفتيم. من با معزي و محمدي گلپايگاني دو ركن دفتررهبر قبلاً دعوا كرده بودم. يكبار معزي در دو كوهه گفت: حكايت روي مين رفتن بچه ها در جبهه را ما خودمان ساخته ايم حالا شما قضيه را جدي گرفته ايد؟ اين گفته خيلي سنگين بود. گريبانش را گرفتم كه مردك اين چه حرفي است كه ميزني؟ ما را 45 دقيقه معطل كرد بعد به ديدن آقاي خامنه اي رفتيم. ايشان به اللّه كرم گفت: آقاي اللّه كرم شما مسئول حزب اللّه هستي واقعاً تكان خوردم. ايشان نپرسيد اللّه كرم آيا تو مسئول انصار حزب اللّه هستي؟ بلكه طوري گفت كه يعني بنده رهبر، تو را به عنوان مسئول حزب اللّه قبول دارم. در آن لحظه متوجه شدم اللّه كرم مرا آورده است تا به چشم خود ببينم آقاي خامنه اي او را تأييد ميكند.
به هر حال سيد علي خامنه اي بعد از اينكه به رهبري مطلقه دست يافت تصميم گرفت كه عناصر غيرتمند! و حزب اللهي حمله كننده به افراد و مراكز مختلف را از طريق نيروهاي وابسته نظامي خود در بسيج و سپاه پاسداران و مراكز امنيتي تشكيل دهد كه بدون مشكل بتوانند به كار خود ادامه دهند.
حجت الاسلام محمد پروازي مي گويد:
...تعداد مؤسسان انصار 18نفر بودند كه به سه گروه تقسيم ميشدند: گروه وابسته به (سردار افراطي) ذوالقدر كه تعدادشان 7 نفر بود. هفت نفر هم با (سردار اسيد پاش) عبداللهي بودند و چهار نفر هم با (سردار چماقدار) اللّه كرم. اینان چماق كش های نظامي شدند و اين ماموريت به سرداران سپرده شد.
بعد از آن بود كه نظاميان با لباس شخصي و به عنوان حزب الله ، انصار حزب الله، اخوان الرضوان و.. عمليات دستور داده شده را به اجرا در مي آوردند و مطمئن بودند تحت حمايت فرمانده كل قواي چماقكشي و سرداران چماق كش قرار دارند و هيچ گزندي به آنها نمي رسد .
آنها در رابطه با افراد و مراكز مختلف مغول وار و گاهي بدتر به هموطنان خود يورش برده و با ضرب و شتم و قتل و تجاوز به آنها كاري مي كردند كه مورد نظر رهبري باشد و حمايت او را كسب نمايند.
حمايت از اين افراد را به خوبي مي توان در سخنراني سيد علي خامنه اي در روز چهارشنبه 30 ديماه مشاهده نمود كه ايشان بعد از اينكه مدتها از جريان حمله به سفارت عربستان و بعد از اينكه بسياري از مسئولان اين عمل را تقبيح كردند و حمله كنندگان را خود سر ناميدند و افراطي ، پا به ميدان گذارد و به حمايت از آنها پرداخت و مسائل زير را با توجه به شرايط روز، مطرح ساخت:
اولا: در عربستان كشورهاي اسلامي گرد هم جمع شده بودند و ايران را تحت فشار حمله به سفارت قرار داده اند، بنابراين سيد علي خامنه اي بايد پيامي ارسال مي داشت و حمله را محكوم مي ساخت كه البته مي توانست اين پيام را خيلي زودتر بدهد اما چون ايشان هميشه بعد از خيلي ها متوجه مسائل و خسارات وارده مي شود و در ضمن خود حامي آن بود و فردي است لجوج و كينه جو حاضر نبود همانند ديگران اين حمله را همان روزها محكوم كند.
ثانیا: خامنه اي وقتي به حمايت از اين گروه (كوكتل مولوتف اندازان) پرداخت كه مطمئن شد حکومت و نيروهاي اطلاعاتي و امنيتي نزديك به حسن روحاني، بالاخره سر نخ افرادي كه اين عمليات «غيرتمندانه» را انجام دادهاند را به دست میآورند و برخي از مسئولان بلند پايه مرتبط با آنها را شناسايي میکنند. از اینرو، خامنهای مجبور شد به ميدان آيد و از آنها حمايت كند و به نيروهاي قضايي و امنيتي و مسئولان هشدار بدهد كه با اين افراد حزب الله و غيرتمند نبايد بد برخورد شود.
ثالثا: سيد علي خامنه اي اين سخنان را هنگامي ادا نمود كه فردي كه گفته مي شود آمر اين حمله بود در خارج از كشور توسط نيروهاي اطلاعاتي دستگير شده و به ايران آورده شد بنابراين سيد علي بايد به سرعت وارد عمل مي شد و قبل از اينكه اطلاعات بيشتري از اين افراطيون و تند روها افشا شود به نيروهاي قضايي و امنيتي و اطلاعاتي نزديك به حکومت اخطار بدهد كه بدانيد با چه كساني طرف هستيد و مواظب رفتار و اعمال خود باشيد
و...
٭ خامنه ای هویت حمله کنندگان به سفارت را آشکار میکند و دستور میدهد کسی مزاحم آنها نشود:
خامنهای میگوید: «...برخی دائماً کلمه «تندروها» را تکرار می کنند که منظور آنها جریان مؤمن و حزباللهی است. در حالیکه نباید جوانان انقلابی و حزباللهی را متهم به تندروی کرد. زیرا این جوانان با اخلاصِ تمام و با همه وجود در میدان حاضرند و هرگاه که دفاع از مرزها و دفاع از هویت ملی لازم باشد، وسط میدان هستند. نباید به صرف یک اتفاق بسیار بد و غلط همچون حمله به سفارت عربستان، پای حزباللهیها و جوانان مؤمن و انقلابی را وسط بکشند. عقل و فهم همین جوانان انقلابی و حزباللهی، و تحلیل آنان در مورد مسائل در موارد زیادی، از برخی بزرگ ترها بهتر است و نباید این جوانانی که سینه چاک انقلاب و اسلام هستند به بهانه حمله به سفارت عربستان و یا قبل تر، حمله به سفارت انگلیس که هر دو به ضرر کشور و اسلام است و بنده هم بدم آمد، تضعیف شوند و مورد تهاجم قرار گیرند».
و...
در سخنان خامنه اي اعتراف صریح به واقعیتهای زیر به روشنی روز روشن هستند:
1. در رابطه با دنیای خارج، وانمود کرد که كار حمله به سفارت خانههاي انگليس و عربستان كار بدی بودهاست. و
2. در رابطه با مقامهای رژیم، حملهکنندگان به این دو سفارتخانه، بچههای حزباللهي هستند و نباید آنها را تندرو و افراطي خطاب كنند. و
3. عقل این بچههای حزباللهی از «برخی بزرگترها بیشتر است» پس میدانند چه میکنند. و
4. نبايد به صرف یک اتفاق بسیار بد و غلط همچون حمله به سفارت عربستان، پای حزباللهیها و جوانان مؤمن و انقلابی را وسط بکشند. بنابراین،
5. مسئولان قضايي و امنيتي نباید آنها را تضعيف كنند: نبايد اين جواناني كه سينه چاك انقلاب هستند را به بهانه حمله به سفارت انگليس و عربستان تضعيف نمود. و
6. تصدیق کرد اين افراد به سفارت حمله كردهاند.
با وجود اينكه ميگوید حمله به سفارت به زیان اسلام و کشور بودهاست، اما دستور میدهد نبايد آنها را تضعيف كرد. چرا كه او به اين نيروها شديدا نيازمند است. و در مواقع ضرور، همين نيروها هستند كه به داد او ميرسند. بدینخاطر بود که پس از سخنرانی خامنهای، سر و صدای تعقیب حمله کنندگاه به سفارت عربستان خوابید.
٭ذوالفقاری معاون امنیتی وزارت کشور نیز حملهکنندگاه به سفارت را میشناساند:
گفته هاي دو تن از مسئولان امنيتي در باره حمله کنندگان به سفارت عربستان را میآوریم تا مشخص شود حمله كار همين بچه هاي «غيرتمند و حزب اللهي» دستیار خامنهای بودهاست:
٭ محمدرضا محسنیثانی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با اشاره به جلسه اخیر این کمیسیون درباره بررسی حادثه حمله به سفارت عربستان، گفته است: حملهکنندگان به سفارت ریاض در تهران را نیروهای خودسری انجام دادهاند که سابقه اعمال افراطی داشتهاند.» او، سردسته حمله کنندگان را اینسان معرفی میکند: «آقای کردمیهمن که برای مدتی در کشور سوریه به سر میبرده و پس از ورود به ایران توسط مقامهای انتظامی در فرودگاه بازداشت میشود». و ادامه میدهد: «مسألهای که وجود دارد این است که متاسفانه گاه و بیگاه ما از این اقدامات خودسرانه در کشور داریم اما اینبار این کار در سطح وسیعتری و به صورت گستاخانهتری انجام گرفت. مجموع آنچه که در این جلسه نتیجه گرفته شد، این بود که متاسفانه فردی با توجه به سوابق سوئی که داشته، توانسته است سازمان و ساختاری به بعضی ازنیروهایی که نسبت به وی شناخت نداشتهاند، بدهد. این شخص در گذشته نیز حرکتهایی از این دست انجام داده و در شهرستانهای مختلف، تندرویهایی داشته و سوابقی از او در اینگونه مسائل وجود دارد. در این حادثه نیز آنها توانستهاند عدهای را جمع و ساماندهی کرده، به یک باره از ساعت ١٠:٣٠ شب به بعد حملهای را به ساختمان سفارت داشته باشند و در مقابل خویشتنداری و اغماضی که نیروی انتظامی داشتهاند، اقدام به آتشزدن سفارت کنند. درحال حاضر برخورد شدیدی با این افراد صورت گرفتهاست و تعداد زیادی از آنها دستگیر شدهاند و فردی که در حقیقت آمر اصلی بوده و از خارج به نیروهایش فرمان میداده و آنها را کنترل میکرده به محض ورود به کشور دستگیر شده و در حال محاکمه است.
● پرسش خبرنگار: در این حادثه وجود جریان نفوذی که از سوی برخی نمایندگان مطرح شد را تأیید میکنید؟
٭ پاسخ محسنیثانی: بههرحال نفوذ ابعاد بسیار گستردهای دارد. اما احساس ما بر این است که این فرد با توجه به بنیه ضعیفی که از نظر ایمانی و اعتقادی داشته و تقریبا فردی بسیار سطحی هم بوده است این اقدامات را انجام داده است. ضمن اینکه او تاکنون ناهنجاریهایی را از خود بروز داده است که سوابق او بهعنوان یک نیروی افراطی موجود است.
● خبرنگار: چقدر این حادثه را مرتبط با جریانات خارجی میدانید و اینکه گفته میشود جریان تشیع انگلیسی در آن نقش داشته، صحت دارد؟
٭ محسنیثانی: این اتفاق، اتفاق خودجوشی نبوده بلکه کاملا سازماندهی شده بود. اما درباره وابستگی آنها به جریان تشیع انگلیسی باید بگویم که چنین چیزی صحیح نیست و وابستگی میان این عناصر خودسر و این جریان وجود نداشته است. با این حال دستگاه قضائی باید برخورد جدی با این پرونده داشته باشد؛ چراکه متاسفانه با چنین رفتارهایی در گذشته برخورد جدی نشده است و این اتفاقات تکرار شده است اما انتظاری که از دستگاه قضائی میرود بررسی زوایای مختلف این پرونده و شناسایی، معرفی و مجازات اخلالگران و اهمالکنندگان در این حادثه است تا حوادثی از این دست به امنیت کشور آسیب وارد نکند
اما کرد میهمن که گرداننده انصار حزبالله در کرج است. و چندین مؤسسه به ثبت رساندهاست که فعالیتهای «انصارحزبالله » را پوشش میدهند. او خود را از ذوب شدگان در ولایت فقیه و «رهبر» میداند. به قول محسنیثانی او را در بازگشت به ایران توقیف کردهاند و به قول برخی دیگر از «خارج» ( یعنی سوریه) به ایران بازگرداندهاند! اما حزبالله و انصار حزبالله به شرح بالا، تحت امر مستقیم خامنهای هستند.
٭ سردار حسين ذوالفقاري گفتهاست:« .... با دقت و بدون هیچگونه ملاحظهای در همه ابعاد قضیه بررسی شده و همه چیز روشن است. ما خیلی از فعالیتهایی را که در پیرامونمان انجام میشود نمیدانیم مسیرش به کجا ختم میشود، اما نوعی از فرقهسازی را شاهد هستیم و افرادی که این کار را کردند سازماندهی داشتند و بیش از 10 سال در کرج و تهران فعالیت دارند.
معاون امنیتی انتظامی وزارت کشور با بیان اینکه این افراد با عنوان امور خیر و مذهبی فعالیت میکنند، گفت: حتی برخی مسئولان تحت عنوان مذهبیبودن به آنها کمک کردهاند، اما نهادهای سازمانی چنین کاری نکردند و پایگاههای بسیج نیز نبودهاند. از نظر کار ستادی احتمالات لازم را درباره تعرض به سفارت عربستان داده بودیم. دستگاههای مذکور اگر اطلاعاتی دارند باید به شورای تأمین استان ارائه بدهند تا کارهای لازم را انجام بدهند. ما نیز این کار را انجام دادیم که همین باعث شد مسئولیت بررسی حادثه سفارت به وزیر کشور محول شود.
از برخی اطلاعات و برنامهریزیها رو دست خوردیم. ما حتی گفتیم تجمع جلوی سفارت را ممنوع کنید. اما گفتند : «خیالتان راحت باشد: اما ما گفتیم: خیال ما راحت نیست.
معاون امنیتی انتظامی وزارت کشور با بیان «عدهای نماز خودشان را خواندند و کوکتل مولوتفها را آماده کردند»، گفت: کسی آن سوی مرزها لیدر این افراد بوده و از طریق تلگرام ظهر آن روز دستوراتی را میدهد. اهتمام جدی برای برخورد وجود دارد و شخص بیرونی حادثه سفارت عربستان به داخل کشور آورده شده است. آنها چنین چیزی را باور نمیکردند و هماکنون این فرد تحت بازجویی است.
دو سه جمله معاون وزارت کشور واقعیت را به روشنی بر همگان آشکار میکند:
1. مقامات انتظامی، پیشا پیش، از تجمع اطلاع داشتهاند. زیرا ذوالفقاری میگوید: ما گفتیم تجمع جلو سفارت را ممنوع کنید. مخاطب چه کسانی جز مقامات انتظامی میتوانند باشند؟ مقامات انتظامی بودهاند که به او پاسخ دادهاند خیالتان راحت باشد. مخاطب سازمان دهندگان حمله نمیتوانند باشند، زیرا اجازه تجمع را وزارت کشور میدهد. وزارت کشور میتوانست اطلاعیه صادرکند و تجمع در برابر سفارت عربستان را ممنوع کند. ممنوع کننده وزارت کشور و مجری نیروهای انتظامی هستند. اما، باوجود اطلاع و گفتگو در باره، آن، دستور جلوگیری از اجتماع را ندادهاست. چرا؟
2. نه تنها وزارت کشور از قرار بر اجتماع در برابر سفارت عربستان آگاه بودهاست، بلکه اجتماع کنندگان را نیز میشناختهاست. اگر گفتگو را با آنها انجام داده بود، هم میباید به نیروهای انتظامی دستور میداد در صورت توقف از قول و قرار، متفرقشان کند و هم بعد از وقوع نمیتوانست بگوید «عناصر نفوذی» و «خودسر» و «افراطی» و ... به سفارت حمله کردهاند. اما جملههای ذوالفقاری بروشنی حاکی است که هم مخاطبان فرماندهان نیروهای انتظامی بودهاند و هم اجتماع و حمله کنندگان بر دو طرف گفتگو شناخته بودهاند. و
3. ذوالفقاری میگوید: ما گفتیم خیال ما راحت نیست. پس پیشاپیش وزارت کشور میدانسته است قرار بر تجمع در برابر سفارت عربستان است. از اطمینانهای داده شده، «خیالش راحت نشدهاست». باوجود این، چرا اقدام لازم برای اینکه «خیالش راحت شود» بعمل نیاوردهاست؟ چه مقامی برخوردار از چه قدرتی آنها را از اینکار بازداشتهاست؟
٭ اما خامنهای توی دهن چه کسانی میزد وقتی میگفت اینها را تند رو نخوانید؟ عقل اینها از کدام «بزرگترها بیشتر است؟:
● حسن روحانی، «رئیسجمهور » گفتهبود: « ...حرکتی که توسط جمعی افراد افراطی .. در تهران و مشهد صورت گرفت و به واردآمدن خسارت به سفارت و کنسولگری کشور عربستان ـ که شرعاً و قانوناً باید در پناه جمهوری اسلامی ایران در امنیت باشد ـ منجر گردید، به هیچ عنوان قابل توجیه نیست و قبل از هر چیزی توهین به نظام و لطمه به آبروی جمهوری اسلامی ایران تلقی میشود. همه مسئولان نظام، عزم قاطع دارند که با این خودسریها و اعمال مجرمانه برخورد جدی شود.
● هاشمی رفسنجانی، «رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام» گفته بود: «...حرکات افراطی و حمله به اماکن دیپلماسی و تخریب و خشونت، ادامه راه را سخت و بحرانهای منطقهای را تشدید میکند.
● آیتالله ناصر مکارمشیرازی، «مرجع تقلید» گفته بود: «...این کارها را نباید انجام داد، این قبیل اقدامات هم برای نظام و هم برای اسلام هزینههای سختی دارد، وقتی دنیا در حال محکومکردن سعودیها هستند، چرا ما کاری کنیم که ورق برگردد؟ امیدوارم دوستان بر اعصاب خود مسلط باشند و بهانه به دست دشمن ندهند و جلو نفوذیها را بهشدت بگیرند.
● شیخ صادق لاريجاني، «رییس قوه قضائيه» گفته بود:... تعرض به سفارت عربستان حرکتهاي غلط و غيرمنطقي و نامعقول بودند. تعرض به سفارتخانه هيچ اثري ندارد.
● اسحق جهانگیری «معاون رییس جمهور » گفته بود: « ...نمیشود که فردی بگوید میخواهم با دنیا رابطه دوستانه داشته باشم اما فرد دیگری برود و سفارتی را آتش بزند. همگان باید ببینند که دولت چه حرکتی را در پیش گرفته است و از آن حرکت تبعیت کند.
● سردار علی شمخانی «دبیر شورای عالی امنیت ملی» گفته بود: « ...تعرض به اماکن دیپلماتیک عربستان در تهران و مشهد مشکوک است. اینگونه اعمال قبیح و غیرقابل قبول است
● سردارحسین ذوالفقاری، «معاون امنیتی و انتظامی وزیر کشور» گفته بود: تعرض به اینگونه اماکن از موضع رسمی کاملاً رد است و اینگونه اقدامات مورد تأیید مقامات کشور نبوده و نیست و قاطعانه با هرگونه تعرض به سفارتخانه های خارجی در تهران برخورد خواهد شد