سایه فقر بر سرایرانیان گسترده تر می شود
سروندهای اقتصاد ایران نشان می دهد بدون تردید در سال 1400 ونیز دوماه نخست سال 1401 بر شمار خانواده هایی که به دلیل رشد شدید نرخ تورم در برابر نرخ مزد فقیر شده اند افزوده شده است. این درحالی است که برپایه آمارهای ارایه شده از سوی معاونت رفاه اجتماعی وزات کار جمعیت زیر خط فقر در ایران به 26 میلیون نفررسیده است. به گزارش معاونت رفاه اجتماعی وزارت کار، خط فقر متوسط کشوری بهطور سرانه در سال 1399 به یکمیلیون و 254 هزار تومان رسیده که نسبت به خط فقر سال ۱۳۹۸ رشد ۳۸درصدی داشته است. بر اساس نتایج مطالعات موسسه عالی پژوهش تامین اجتماعی، در حالی که جمعیت زیر خط فقر مطلق از سال ۹۲ تا ۹۶ به ۱۵ درصد رسیده بود اما از سال ۹۶ تا ۹۸ به ۳۰ درصد افزایش پیدا کرده است. به این ترتیب سایه فقر بر سر ایرانیان هر سال گسترده تر می شود.
دو برابر شدن جمعیت زیر خط فقر در سه سال هشدار بزرگی به سیاستگذاران اقتصادی است. مطالعات نشان میدهد که گسترش فقر در جامعه قدرت خرید، تقاضا، امنیت و توسعه انسانی را کاهش میدهد و موجب رشد خشونت و بزهکاری میشود. همچنین اگر قرار باشد از بعد اقتصاد سیاسی به خطر شیوع این پدیده نگاه شود، میتوان گفت، گسترش فقر و کوچک شدن طبقه متوسط افراد را در شرایطی قرار میدهد که احتمال ظهور پوپولیسم را تقویت میکند و عطش جامعه به دریافت مُسکنهای موقت را بالا میبرد. فقر، بیش از هر چیز معلول وضعیت اقتصاد کلان است. مهمترین عامل اثرگذار بر افزایش فقر، رشد تورم و پس از آن بیکاری و رشد اقتصادی پایین است و همه اینها یعنی در یک اقتصاد تورمی، موتور فقرزایی، همیشه روشن است. بهویژه اقتصادی که تورمهای بالا با رشدهای اقتصادی پایین را در دورهای طولانی و پیاپی تجربه میکند.
30 درصد ایران، زیر خط فقر
خط فقر در ایران با اعداد مختلفی روایت میشود؛ اعدادی که از دادههای مختلف، براساس پایههای مختلف و در نهایت با نتایج ناهمگون استخراج میشود. هیچ نهادی در ایران ملزم به ارائه آمار منظم و مدون در این حوزه نیست و همین موضوع، پرداختن به فقر و پژوهش در این حوزه را سخت میکند. هیئت وزیران در سال ۱۳۸۴ سندی با عنوان «سند کاهش فقر و هدفمندی یارانهها» تصویب کرد ولی این سند بهدلیل مشخص نبودن ابعاد دقیق مسئله متروک ماند و به مرحله اجرا نرسید. همین پیچیدگیها منجر به این شد که مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی پیشنهاد دهد که وزارت رفاه مکلف به محاسبه و انتشار متغیرهای مرتبط با فقر شود. به شکلی که سالانه گزارشی شامل عدد خط فقر، نرخ فقر، تعداد خانوارهای زیر خط فقر، مشخصات خانوارهای زیر خط فقر، درصد ورود و خروج خانوارها به زیر خط فقر، مشخصات خانوارهای خارج شده از خط فقر و تأثیر سند کاهش فقر بر خانوارهای زیر خط فقر را به هیئت وزیران و مجلس شورای اسلامی ارائه دهد. محصول این مصوبه در نهایت گزارشی شد که در مردادماه سال جاری توسط موسسه عالی پژوهش اجتماعی، منتشر شد و برای نخستین بار به شکل رسمی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در گزارشی با عنوان «پایش فقر»، خط فقر رسمی کشور را منتشر کرد. گزارش پایش فقر در سال 99 نشان میدهد که خط فقر سرانه بهطور متوسط با 38 درصد رشد نسبت به سال قبل از آن، به یک میلیون و 254 هزار تومان رسیده است. بهاینترتیب درآمد خانوار برای یک خانواده سهنفره 2 میلیون و 758 هزار تومان و برای خانواده چهارنفره، 3 میلیون و 385 هزار تومان برآورد شده است و این اعداد روایتگر آن است که خط فقر از در طی سه سال، ناگهان دوبرابر شده است.در این روزها، به عقب برگشتهایم. آمارهای منتشر شده توسط کمیته امداد امام خمینی نشان میدهد که از سال ۸۰ تا ۹۸ متوسط سالیانه خط فقر مطلق در کل کشور، بیش از ۲۷ برابر شده است. همچنین برآوردها نشاندهنده آن است که به طور متوسط در دوره زمانی ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۸ بیش از ۳۳ درصد از جمعیت کشور زیر خط فقر چندبعدی قرار گرفتهاند.
در مسیر سقوط دهکهای بیشتر
مجله آینده نگر نوشته است : بر اساس برآوردهای معاونت رفاه، با توجه به افزایش قیمتها، افزایش پیدا نکردن متناسب دستمزدها و بیکاری حدود ۲ میلیون نفر بر اثر پاندمی کرونا برآورد میشود جمعیت زیر خط مطلق فقر تا پایان سال جاری به ۳۰ میلیون نفر افزایش پیدا کند که این موضوع میتواند بر شدت تبعات اجتماعی-اقتصادی کشور بیفزاید. در واقع این شدت سقوط 4 میلیون نفر به زیر خط فقر در یک سال و پیشبینی چنین رقمی برای کشور، در سالهای بعد از انقلاب بیسابقه است و حکایت از رکوردهای ترسناکی برای اقتصاد ایران دارد.حالا، تغییر نگرش نسبت به موضوع فقر و درک ابعاد اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی این پدیده، ضروریتر از هر زمان دیگری به نظر میرسد. ادامه تورمهای نهتنها دورقمی که بیش از 40 درصدی میتواند دهکهای مختلف درآمدی را به کام فقر بکشد.
اعت 24 -