هرانا – یک زندانی در اردبیل که پیشتر از بابت اتهام قتل به اعدام محکوم شده بود، با کسب رضایت از اولیای دم به شرط پرداخت دیه از چوبه دار رهایی یافت. همچنین یک زندانی در کرج که حدود ۱۰ سال گذشته با انگیزه ناموسی اقدام به قتل همسر خود کرده بود، با جلب رضایت اولیای دم از اعدام رهایی یافت. وی روز گذشته از جنبه عمومی جرم در شعبه یکم دادگاه کیفری استان البرز پای میز محاکمه ایستاد و در پایان قضات دادگاه دستور آزادی‌ وی را صادر کردند.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از رکنا، یک زندانی محکوم به اعدام در اردیبل از اعدام رهایی یافت.

بر اساس این گزارش، رسیدگی به این پرونده از ۹ سال قبل به‌ دنبال درگیری خونین در یکی از محله‌های اردبیل شروع شد و طی آن یک پسر جوان ۲۱ ساله به قتل رسید.

پس از انتقال جسد وی به پزشکی قانونی کارآگاهان دریافتند پسر جوان خواستگار دختر خانواده ای بوده و جواب رد شنیده است. وی پس چند با جواب رد از خواسته خود دست نکشیده و بار‌ها به در خانه آن‌ها رفته و با اصرار سعی در راضی کردن آن‌ها داشته است.

با این حال وقتی برای آخرین بار به مقابل خانه آن‌ها رفته با پدر دختر مورد علاقه‌اش درگیر شده و وی با میله چوب پرده پسر جوان را به قتل رسانده است.

بدین ترتیب مرد میانسال بازداشت شد و در حالی که به قتل اعتراف کرد در تشریح ماجرا گفت: مدتی قبل این پسر به خواستگاری دخترم آمد، اما به خاطر اینکه دخترم تمایلی برای ازدواج با او نداشت جواب رد دادیم. یک روز می‌خواستم به شهرستان سفر کنم هنوز چند دقیقه‌ای از رفتنم نگذشته بود که دیدم دخترم هراسان تماس گرفت و گفت که همان پسر جوان از بالای دیوار قصد داشته وارد خانه ما شود، اما پسرم او را دیده و با هم درگیر شده‌اند.

من هم به آن‌ها گفتم که او را نگه دارید تا تحویل پلیس دهیم، وقتی رسیدم وی قصد فرار داشت. من با چوب پرده قصد داشتم او را کنار بکشم و منتظر گشت پلیس بودم که در یک درگیری چوب پرده به گلوی مسعود فرورفت و تا اورژانس برسد او جان باخت. الان هم خیلی پشیمانم.

به‌دنبال اعترافات متهم وی در دادگاه محاکمه و به اعدام محکوم شد، اما پس از گذشت ۹ سال سرانجام با تلاش واحد صلح و سازش دادگستری اردبیل برای جلب رضایت خانواده مقتول آن‌ها راضی شدند با دریافت ۵۰۰ میلیون تومان از از اعدام او گذشت کنند.
رهایی یک زندانی از اعدام در کرج

به گزارش فرارو، یک زندانی در کرج با گذشت اولیای دم از اعدام رهایی یافت.

 براساس این گزارش، حدود ۱۰ سال قبل، مرد ۴۵ ساله‌ای با پلیس تماس گرفت و گفت: من یک زن را کشته‌ام بیایید مرا دستگیر کنید.

پس از این تماس خیلی زود مأموران کلانتری راهی محل حادثه که یکی از محله‌های کرج بود، شده و پیکر خونین زن جوانی را که داخل کوچه روی زمین افتاده بود، مشاهده کردند. بالای سر جسد نیز مرد میانسالی ایستاده و چاقوی خونی هنوز در دستانش بود.

به دستور بازپرس کشیک قتل، جسد به پزشکی قانونی و عامل جنایت به اداره آگاهی منتقل شد. متهم در نخستین بازجویی‌ها گفت: چند ماه قبل از همسرم به خاطر اختلافاتی که داشتیم جدا شده بودم. من در کار مسافربری هستم یک روز این زن را به عنوان مسافر سوار کردم بین راه سر صحبت باز شد و او گفت که از شوهرش جدا شده است. این موضوع باعث شد با هم آشنا شویم و بعد هم او را به عقد موقت خودم درآوردم.

وی ادامه داد: چند هفته‌ای که گذشت به رفتار‌ها و تلفن‌هایی که به او می‌شد، مشکوک شدم. وقتی به او می‌گفتم با چه کسی صحبت می‌کنی می‌گفت برادرم است، اما بعد متوجه شدم که دروغ می‌گوید و با مردان غریبه در ارتباط است؛ خیلی عصبانی و ناراحت شدم، می‌خواستم اسلحه‌ای بخرم و او را بکشم، اما نتوانستم اسلحه پیدا کنم بنابراین به میدانی در کرج رفتم و یک چاقوی تیز خریدم. به فروشنده گفتم می‌خواهم با این چاقو زن مورد علاقه‌ام را بکشم، اما او خندید و حرفم را باور نکرد. بعد به سراغ زن جوان رفتم و او را از خانه بیرون کشیدم و وسط کوچه او را با چند ضربه چاقو کشتم.

پس از اعترافات متهم پرونده، وی در شعبه یکم دادگاه کیفری استان البرز پای میز محاکمه ایستاد.

در جلسه دادگاه، مادر مقتول که اولیای دم وی بود، خواهان اعدام متهم شد و در ادامه خود متهم نیز از قضات خواست تا او را اعدام کنند تا از عذاب وجدان راحت شود.

به این ترتیب قضات رأی بر اعدام متهم صادر کردند، اما پس از گذشت ۱۰ سال و با توجه به تلاش تیم صلح و سازش ندامتگاه کرج و خرید یک خانه برای مادر مقتول توانستند رضایت او را جلب کنند و وی از حق خود گذشت کرد و به این ترتیب متهم از اعدام نجات یافت.

صبح دیروز این متهم از جنبه عمومی جرم در شعبه یکم دادگاه کیفری استان البرز پای میز محاکمه ایستاد.

پس از پایان اظهارات متهم، ختم جلسه دادگاه از سوی دادرسان اعلام شد و به این ترتیب قضات دادگاه با توجه به اینکه وی ۱۰ سال در زندان بوده است دستور آزادی‌اش را صادر کردند

//////

خبرگزاری هرانا – سحرگاه روز یکشنبه ۸ خردادماه، حکم اعدام یک زندانی که پیشتر از بابت اتهام قتل به اعدام محکوم شده بود، در زندان مشهد اجرا شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از رکنا، سحرگاه روز یکشنبه ۸ خردادماه ۱۴۰۱، یک زندانی در زندان مشهد اعدام شد.

بر اساس این گزارش بامداد ۲۳ اسفند سال ۱۳۹۵، یک ساختمان آپارتمانی در خیابان شهید اسفندیانی ۱۲ آتش گرفت و یک مرد ۴۴ ساله در این ساختمان محبوس شده بود. وی بر اثر انفجار ساختمان از ارتفاع به خیابان پرتاب شد و توسط امدادگران به بیمارستان “امام علی” منتقل شد.

داخل ساختمان اجساد زنی ۴۰ ساله و دختر ۷ ساله اش که بر اثر سوختگی و استنشاق دودهای سمی ناشی از آتش سوزی خفه شده بودند پیدا شد که به پزشکی قانونی انتقال داده شدند، با اظهارات فرد مصدوم نقش جوان ۲۷ ساله ای به نام «شهاب» که با  «س» (زن ۴۰ ساله همسر فرد مصدوم) در یک شرکت دولتی همکار بود و با آن زن روابط مالی نیز داشت پر رنگ تر شد. از سوی دیگر هم مرد ۴۴ ساله (مصدوم) مدعی شد که فرد ناشناس از تلفن عمومی با وی تماس گرفته و ادعا کرده است که همسرت سبب همه این حوادث است. به همین دلیل من با همسرم اختلاف پیدا کردم. این درحالی بود که همسرم نیز به من سوء ظن داشت و این مسائل به بروز اختلافات بین ما دامن می زد.

براساس این گزارش، با مشخص شدن ردپای «شهاب»، وی اعتراف کرد که : ما با یکدیگر همکار بودیم. «س» خیلی از زندگی مشترک خود ناراحت بود و مدام با من درد دل می کرد.من هم که یک جوان مجرد بودم و نمی توانستم برخی از مشکلات خانوادگی را درک کنم، کینه عجیبی از شوهر «س» به دل گرفتم و از او متنفر شدم! «شاهرخ» (مصدوم) یک منزل مجردی داشت که بیشتر اوقات به آن جا می رفت. من هم یک روز خودرواش را از مقابل همان منزل مجردی به سرقت بردم و چند کوچه بالاتر رها کردم تا شاید به خودش بیاید. از سوی دیگر هم تحت تاثیر عواطف احساسی قرار گرفته بودم تا این که روز قبل از حادثه آتش سوزی «س» (همسر شاهرخ) به من گفت: چون به همسرم مشکوک هستم که با یک زن دیگر ارتباط دارد،همواره نگرانم که امشب شوهر آن زن غریبه به منزل ما بیاید و همسرم را کتک بزند! متهم این پرونده ادامه داد: به همین دلیل «س» از من خواست تا اطراف منزل آن ها کشیک بدهم و من فقط به این دلیل در آن ساعت بامداد به خیابان اسفندیانی ۱۲ رفتم اما با دیدن دودهای غلیظ از آن جا فرار کردم و به خانه خودم در اسفندیانی ۴ رفتم.

پس از بازرسی منزل «شهاب» پرداختند و با کشف مقداری طلا و سکه دریافتند که فاکتور سکه و طلاها به نام «س» (مقتوله) است که به سرقت برده و همجنین اختلافات مالی در مورد اینکه شهاب از پرداخت اقساط وام بانکی خودداری می کرد که زن ۴۰ ساله آن را ضمانت کرده بود. در نهایت وی به آتش زدن منزل شاهرخ اقرار کرد و گفت: ظرف بنزینی را که از قبل به آن واحد ساختمانی برده بودم ،در آن ساعت بامداد برداشتم و از زیر در داخل منزل آن ها ریختم، فقط می خواستم در واحد آپارتمانی را آتش بزنم ولی ناگهان شعله ها زبانه کشید و همه منزل آتش گرفت. من هم که ترسیده بودم از آن جا فرار کردم. جند روز بعد شاهرخ (مصدوم حادثه) هم بر اثر عوارض ناشی از صدمات وارده جان سپرد.

نهایتا ابن متهم توسط شعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی به ریاست قاضی مجتبی علیزاده به ۳ بار قصاص نفس محکوم شد که این رای در دیوان عالی کشور نیز تایید شد و پرونده برای اجرای حکم به دادسرای عمومی و انقلاب مشهد بازگشت.

با صدور دستور معاون دادستان مرکز خراسان رضوی «شهاب» که اکنون جوانی ۳۲ ساله بود سپیده دم روز گذشته در زندان مرکزی مشهد پای چوبه دار رفت.
بر اساس گزارش سالانه مرکز آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران در بازه زمانی (اول ژانویه ۲۰۲۱ تا ۲۰ دسامبر ۲۰۲۱) دستکم ۲۹۹ شهروند اعدام شدند و ۸۵ تن دیگر به اعدام محکوم شدند. از جمله اعدام شدگان باید به اعدام ۴ کودک-مجرم اشاره کرد.

بنا بر همین گزارش بیش از ۸۸ درصد اعدام های صورت گرفته در ایران توسط دولت یا نهاد قضایی اطلاع رسانی نمی‌شوند که نهادهای حقوق بشری اصطلاحا آن را اعدام “مخفیانه” می‌خوانند.

fShare

Tweet