عدم توانایی بانک مرکزی در ارزپاشی و تورم‌ های دو رقمی پی در پی و ادامه دار

Tavarom-1315-1391 رئیس اتاق مشترک ایران و چین خاطر نشان کرد: تورم باعث شده است که معضل نرخ ارز همواره پیش روی ما قرار بگیرد و این بیماری زمینه‌ ای با یک ویروس جدید می‌ تواند به شکل حادی نمود و بروز عینی پیدا کند. گاهی این ویروس تحریم و گاهی بی‌ ثباتی‌ های اجتماعی است.
 
مجید رضا حریری در گفتگو با خبرنگار اقتصادی ایلنا، نوسانات نرخ ارز را به بیماری مزمن اقتصاد تشبیه کرد و افزود: زمینه‌ های غلط در اقتصاد وجود دارد که باعث دلارریزه شدن آن می‌شود.
 
وی با بیان اینکه نبض اقتصاد در ایران با فروش نفت زده می‌ شود، تصریح کرد: فروش آزادانۀ نفت برای ما ثبات نسبی در نرخ ارز را به‌ همراه می‌ آورد، چراکه دولت ناچار است درآمدهای ارزی را به بازار عرضه و تبدیل به ریال کند، تا مخارج ریالی‌ اش تأمین شود.
 
این فعال اقتصادی با اشاره به طبیعی شدن تورم‌ های دو رقمی در ایران، افزود: کشوری را نمی‌ توان در دنیا پیدا کرد که در ۲ تا ۳ دهه متوالی، تورم ٢ رقمی را تجربه کند. شاید در یک کشور، تورم ۳ تا ۵ سال حاکم شود، اما بعد از مدتی آن را سامان می‌ دهد. اما در ایران تورم ٢ رقمی به یک روال تبدیل شده است و ما به آن عادت کردیم.
 
حریری ادامه داد: تورم باعث عدم هماهنگی بین نرخ رشد اقتصادی و ارزش پول می‌ شود؛ تورم باعث شده است که معضل نرخ ارز همواره پیش روی ما قرار بگیرد و این بیماری زمینه‌ ای با یک ویروس جدید می‌ تواند به شکل حادی نمود و بروز عینی پیدا کند، گاهی این ویروس تحریم، و گاهی بی‌ ثباتی‌ های اجتماعی است.
 
رئیس اتاق مشترک ایران و چین، دولت را به عنوان بزرگ‌ ترین عرضه کنندۀ ارز در کشور معرفی کرد و افزود: تزریق درآمدهای ارزی دولت به بازار کافی نیست، همچنین به‌ راحتی نیز منتقل نمی‌ شود. نباید فراموش کرد که سرمایه «ترسو» است و زمانی که کشور  به بی‌ ثباتی می‌ رسد، بازار میل به خرید ارز پیدا می‌ کند. از اینرو، این تنش‌ ها نخست درخیابان فردوسی و استانبول خود را نشان می‌ دهند. در همۀ دولت‌ ها این رویه تکرار شد و دولت‌ ها اعلام می‌ کنند که ارز نیمایی یا همان ارز حاصل از صادرات موجود است، اما متقاضی برای خرید آن وجود ندارد.
 
وی تأکید کرد: همچنین دارندگان پس‌ اندازهای خرد، می‌ خواهند پول خود را تبدیل به کالایی که ارزش آن کمتر افت می‌ کند، یعنی مسکن، خودرو، طلا و سکه کنند تا اینگونه ارزش پول خودشان حفظ شود. در شرایط بی‌ ثباتی اجتماعی، میل به خروج سرمایه افزایش پیدا می‌ کند و تقاضا اضافی به بازار تحمیل می‌ شود. از سوی دیگر ما همواره در موسم ماه‌ های آذر و دی افزایش نرخ ارز داریم، چراکه همزمان با آغاز سال جدید میلادی می‌ شود. همۀ این عوامل دست به دست هم می‌ دهند که روزانه نرخ ارز در ایران بالا برود.
 
این فعال اقتصادی با بیان اینکه در سنوات گذشته، بانک مرکزی برای کنترل نرخ ارز اقدام به ارزپاشی در بازار می‌ کرد، گفت: در حال حاضر بانک مرکزی در شرایط آچمز است و توان ارزپاشی هم ندارد و با دنبال کردن  سیاست تعیین نرخ‌ پایین‌ تر از نرخ آزاد، نمی‌ تواند این بازار را کنترل کند. اگر بانک مرکزی در شرایط عادی و بحران‌ های حاد بخواهد وارد بازار شود، باید با نرخ بالاتر اقدام به خرید ارز کند که بتواند ارزهای دست مردم را جمع‌ آوری کند.
 
یک شخص از پس بیماری ارزی بر نمی‌ آید:
 
به گفته حریری؛ بحران ارز در شرایط فعلی، حاصل یک معادلۀ چند مجهولی است و یک شخص نمی‌ تواند آن را مدیریت کند. برای عبور از این بحران، نیاز به یک سیاست‌ گذار ارزی مقتدر با اختیارات کامل هستیم که علم کافی در زمینۀ بازار پولی و مالی داشته باشد و بتواند در این شرایط بهترین تصمیم را بگیرد.
 
وی با اشاره به نبود اقتدار لازم در بانک مرکزی، خاطر نشان کرد: بازار ارز به جایی می‌ رسد که خود به خود کنترل می‌ شود، چراکه امروز ارز کالا شده است و هر کالای در بازار به نقطه‌ ای می‌رسد که دیگر کشش قیمتی ندارد و خریداری برای آن وجود ندارد. رسیدن بازار ارز به این نقطه نمی‌ تواند مدیریت بازار ارز اطلاق شود و مانند بارندگی و باد در زمان آلودگی هوا می‌ ماند که دولت برنامه‌ ای برای بهبود شرایط آب و هوا ندارند و تنها مترصد نزولات آسمانی است. من اراده‌ ای برای سیاست‌ گذاری قابل اجرا برای بازار ارز در دولت ندیدم و به نظر می‌ رسد قیمت همچنان رو به جلو باشد و تا آنجا قیمت‌ ها جلو می‌ روند که یکسری از متقاضیان به‌ صورت طبیعی بنا به منطق یا احساس، از این بازار خارج می‌ شوند.
 
رئیس اتاق مشترک ایران و چین با تأکید بر این موضوع که نوسان نرخ ارز قیمت نهاده‌ های تولید را افزایش می‌ دهد، افزود: قیمت مواد اولیه بالا می‌ رود و حتی اگر قیمت‌ ها بالا نروند، اطمینان از آینده از بین می‌ رود. ما با مقوله‌ ای مواجه هستیم که فروشندگان اطمینان ندارد که اگر کالای خود را بفروشند، می‌ توانند با همان نرخی که فروختند، کالا را خریداری و آن را جایگزین کنند؟
 
وی با اشاره به کشیده شدن ترمز خرید مصرف‌ کنندگان از افت توان اقتصادی، گفت: کاهش خرید، به توزیع، سپس به تولید می‌ رسد و تولید متوقف می‌ شود و این نا امنی و بی‌ ثباتی فکری، در نهایت باعث می‌شود، به تولید لطمه وارد شود. در شرایط فعلی، ما به ناچار  به گرانی می‌ رسیم که به ضرر مصرف است، و گرانی به تجارت لطمه می‌ زند و عامل تورم می‌ شود.
 
دارندگان درآمد ثابت بازنده‌ های اصلی هستند:
 
رئیس اتاق مشترک ایران و چین خاطر نشان کرد: دارندگان درآمد ثابت، بازنده‌ های اصلی این چرخۀ تورم محسوب می‌ شوند و حتی شخصی که ۵۰ میلیون درآمد داشته باشد، کیفیت زندگی‌ اش تقلیل پیدا می‌ کند، به عبارت دیگر، مصرف‌ کننده است که تاوان می‌دهد.
 
حریری با ارائۀ تعریفی از معنای تورم، گفت: تمامی دست‌ اندرکاران اقتصاد از تورم لطمه می‌بینند. تورم نوعی دریافت ناعادلانۀ مالیات از اشخاصی است که درآمد ثابت دارند و کسبۀ خرد، دستمزد بگیران، و طبقه متوسط، در این میان آسیب می‌ بیند. بازندۀ اصلی مردمی هستند که ثروتی ندارند، اما شخصی که ملک و ثروت دارد، ارزش ثروت‌ اش با تورم بالا می‌ رود. افرادی که درآمد ثابت ماهیانه دارد، در این میان آب می‌ شوند و اجاره‌ نشین‌ ها بیش از طیف دیگر آسیب می‌ بیند، چراکه باید اجارۀ یک خانه‌ ای که ارزش آن ۲ میلیارد شده است را پرداخت کنند.
 
این فعال اقتصادی در پاسخ به این پرسش که به نظر شما دولت تا چه میزان می‌ت واند در کنترل نرخ ارز ایفاگر نقش باشد؟ گفت: دولت به شکل نظری در این میان نقشی ندارد، اما فرض بگیرید دولتی هزار دلار دارد و می‌ خواهد با این عدد حقوق یک سال کارکنان خود را بپردازد، اگر با دلار ۳۰ تومانی آن را بفروشند، توان پرداخت حقوق کارکنان برایش ایجاد نمی‌ شود  اما اگر دلار را ۴۰ هزار تومان بفروشد، توان مالی‌ اش افزایش پیدا می‌ کند. اینجا این پرسش مطرح است که آیا دولت این را می‌ خواهد؟ پاسخ روشن است، هیچ دولت عاقلی این موضوع را تأیید نمی‌ کند، اما از سوی دیگر شواهدی نشان می‌ دهند که دولت می‌ خواهد نقدینگی را از دست مردم جمع کند، اما مدرکی وجود ندارند که بتوان ثابت کرد دولت در این میان نقشی ایفا می‌ کند.
 
وی در پایان بیان کرد: نمی‌ توان عامل بیرونی، یعنی تحریم‌ ها را در ایجاد این شرایط انکار کرد، بخصوص از سال ۲۰۱۷ میلادی، اثر آن شدیدتر شد، چراکه تحریم‌ ها بر نحوۀ فروش نفت ما دست گذاشت. این در حالیست که نفت نقطۀ قوت اقتصاد ما محسوب می‌ شود. همچنین هزینه‌ هایی که تجار برای تجارت خارجی در شرایط تحریم پرداخت می‌ کنند از ثروت ملی ما کم می‌ کند و دست بال سیاستگذار ارزی در سال‌ های اخیر تنگ‌ شده است.