ایجاد میدان نفتی جدید در تالاب هورالعظیم؛ هورالعظیم در آستانه نابودی
روزنامه اعتماد نوشت: قرار است بکرترین نقطه هور، هم محل تاخت و تاز نفتیها شود؛ ضربه مهلک دیگری به این تالاب نیمهجان که دیگر چیزی از هورالعظیم باقی نخواهد گذاشت.
زورآزمایی نفت در هورالعظیم همچنان ادامه دارد. چهار میدان نفتی با بیش از 300 حلقه چاه نفت، نفس هورالعظیم را گرفتهاند. حالا پای میدان جدیدی به این آخرین بازمانده تالابهای بینالنهرین باز شده است؛ «میدان نفتی سهراب» که قلب هورالعظیم را نشانه گرفته. قرار است بکرترین نقطه هور، هم محل تاخت و تاز نفتیها شود؛ ضربه مهلک دیگری به این تالاب نیمه جان که دیگر چیزی از هورالعظیم باقی نخواهد گذاشت.
به گزارش اعتماد، تالاب مرزی هورالعظیم در جنوب غربیترین نقطه کشور، در خوزستان، پیش از اینهم با چالش نفت و بیآبی مواجه بود. با ظهور شرکتهای نفتی، روند خشکاندن این تالاب که با آبگیری سد کرخه شروع شده بود، تشدید شد. بهطوریکه در سالهای اخیر بیش از نیمی از هور، تبدیل به بیابانی خشک و بایر شده است. در 14 سال گذشته چهار میدان نفتی آزادگان شمالی، آزادگان جنوبی، یاران شمالی و یاران جنوبی، فعالیتهای اکتشاف و استخراج را در این منطقه حفاظتشده توسعه دادند. محسن خجستهمهر مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران اما 8 اردیبهشت 1402 در جریان سفر رییسی به خوزستان و مراسم افتتاح پالایشگاه گاز هویزه، از آغاز عملیات اجرایی توسعه میدان نفتی سهراب به ارزش ۸۰۰ میلیون دلار خبر داده است. این در حالی است که سیروس کریمی معاون محیط زیست انسانی اداره کل حفاظت محیط زیست خوزستان، در گفتوگو با «اعتماد» تایید کرده است که گزارش ارزیابی محیط زیستی طرح توسعه میدان نفتی سهراب همچنان در حال بررسی است و هنوز مجوزی صادر نشده است. محمدجواد اشرفی مدیرکل سابق حفاظت محیط زیست خوزستان نیز پیش از این در گفتوگو با «اعتماد» توضیح داده است: «طرح میدان نفتی سهراب اواخر دهه 80 بدون اخذ مجوز ارزیابی محیط زیستی فعالیتش را شروع کرده و 2 حلقه چاه نیز در فاصله یکصد متری دایک مرزی (در نقطه صفر مرزی) و منتهیالیه هور حفر کرده است. گزارش ارزیابی برای این دو حلقه چاه و خطوط انتقال آنها به طول 40 کیلومتر، اما در سال 1397 در کارگروه ملی، بررسی و با اجرای این طرح موافقت شد که مجوزش دیماه پارسال به صورت رسمی صادر شد.»
زنگ خطر 20 چاه جدید
اشرفی سیاستگذاریهای ملی را مبنی بر توسعه میدان نفتی سهراب عنوان میکند: «گفته شده که میدان نفتی سهراب مخزن مشترک ما و عراق است، با توجه به سیاستگذاری ملی برای بهرهبرداری اولویتدار از مخازن مشترک، تصمیم گرفته شده که توسعه فعالیتهای نفتی و برداشت و استخراج در میدان سهراب انجام شود.»
وزارت نفت پارسال درخواست توسعه کامل میدان نفتی سهراب را در قالب ۲۵ پد (سکوی نفتی) و ۳۵ چاه، مطرح و گزارش ارزیابی محیط زیستی آن را به سازمان محیط زیست ارایه کرد که با توجه به قرار گرفتن بخش قابل توجهی از این طرح در مخزن شماره یک تالاب، با مخالفت اداره کل حفاظت محیط زیست خوزستان مواجه شد. اشرفی به تغییرات در طرح اولیه توسعه میدان سهراب اشاره میکند: «بیش از 15 نقطه پراکنده را برای استحصال (خشک کردن) معرفی کردند، به این معنی که در مجموع حدود 30 هکتار از تالاب باید خشک شود که ما به هیچوجه موافقت نکردیم. لذا طرح مرجوع و دوباره بررسی شد. نهایتا 6 محدوده هر کدام به مساحت سه هکتار در حاشیه دایک مرزی در منتهیالیه مخزن شماره 2 تالاب طراحی و برای استخراج معرفی کردند. گزارش ارزیابی این طرح با عنوان طرح توسعه میدان نفتی سهراب برای 20 حلقه چاه در حال حاضر تحویل و در نوبت بررسی است. گزینههای مختلفی را بررسی کردیم که به جای خشک کردن بخشهایی از تالاب، برداشت نفت به صورت اسکلهای (اجرا در محیط آبی) انجام شود اما گفتند با توجه به عمق آب در هورالعظیم و محدودیتهای محیطی امکان اجرایش نیست. حفاری کج (مورب) و خارج از محیط تالاب نیز مورد بررسی قرار گرفت که گفتند آنهم به لحاظ مسائل فنی امکانپذیر نبوده. بنابراین در صورتی که سیاست و ضرورت بر برداشت نفت باشد، تنها گزینه همین است. ما سعی کردیم تعارض و تداخل در محدوده تالاب را به حداقل برسانیم و انتقال چاهها به موازات دایک مرزی برای این بوده که اثرات کمتری متوجه تالاب شود.»
هور، نفت، سد
یک سوم مساحت هورالعظیم در ایران و دو سوم آن در عراق است. بخش ایرانی هورالعظیم با 125 هزار هکتار مساحت، در شمال به چذابه، در جنوب به طلاییه، در شرق به جاده باکری و در غرب به دایک مرزی محصور شده است. جادههایی که در زمان جنگ و بعد از آن ساخته شدند نیز هورالعظیم را به پنج حوضچه (مخزن) تقسیم کردهاند که حوضچههای یک و 2 بخش شمالی و حوضچههای 3 و 4 و 5 بخش جنوبی هور را تشکیل میدهند. بعد از ساختن سد کرخه در ایران و انحراف رود دجله در عراق، برنامه محیط زیست سازمان ملل در سال 2002، خشک شدن هورالعظیم را یکی از دو فاجعه بزرگ زیستمحیطی قرن اعلام کرد و نسبت به تبعات آن هشدار داد. تبدیل شدن هورالعظیم به یکی از کانونهای گرد و غبار و خودسوزیهای پیدرپی از جمله تبعات خشکاندن این تالاب بوده است. ورود نفت به هورالعظیم نیز خشکی بخشهای وسیع، آلودگی، آتش زدن نیزارها، تخلیه پسماند و جادهسازی را به دنبال داشت. اگرچه وزارت نفت هیچگاه خشکاندن هورالعظیم را گردن نگرفت اما لاهیجانزاده معاون سابق سازمان حفاظت محیط زیست، پیش از این خشکاندن تعمدی هورالعظیم برای استخراج ارزانتر نفت، را تایید کرده است: «ژاپنیها حاضر بودند برای استخراج نفت در حوزههای آزادگان و یادآوران با تکنولوژی سطح بالا، همانند استخراج در دریا، از این حوزهها بهرهبرداری کنند. اما چینیها حاضر به انجام این کار نشدند و به خاطر ارزانتر شدن پروژه، پیشنهاد خشکشدن هور را دادند که متاسفانه شورای عالی امنیت ملی هم آن را میپذیرد.»
اشرفی مدیرکل سابق حفاظت محیط زیست خوزستان همچنین میگوید: «در هر صورت وجود چاههای نفت سهراب ناامنی در تالاب ایجاد میکند. بدون شک تردد انسان در محدوده تالابی باعث کاهش امنیت برای پرندگان میشود و از نظر بصری ایجاد اشکال و احتمال آلودگی را بیشتر میکند. اما واقعیتهای ملی را هم باید بپذیریم. اگر ضرورتها بر برداشت از مخازن مشترک باشد، این اتفاق میافتد. در این صورت وظیفه حداقلی سازمان محیط زیست به عنوان متولی امر تالابها، کاهش اثرات سوء است. معتقدم اگر دخالتها و نظارتهای ما نبود میزان تخریبها به مراتب بیشتر از امروز بود. البته باید این را هم بگویم که یک زمانی نظر همه این بود که دارند تالاب را میخشکانند و نفت را استخراج میکنند در حالی که امروز از لحاظ تبادل آبی در محدوده تالاب نگرانی نداریم، چون با ساخت سازهها و کالورتهایی (زیرآبگذرها) که در پهنه 90 هکتاری آبی تالاب است این تبادل صورت میگیرد. با بیشتر شدن کنترلها احتمال آلودگی هم کمتر شده. اکنون مشکل اصلی در هورالعظیم حقابه هور و کاهش شدید ورودی آب است. این خشکی به خاطر برداشت نفت نیست. مشکل این است که وزارت نیرو به دلایل مختلف حقابه تالاب را نداده. بخشی به دلیل خشکسالیهاست و بخشی هم به دلیل عدم اولویت دادن به حقابه تالاب است. نگاه به نیازهای کشاورزی در وزارت نیرو و جهاد کشاورزی باعث شده حقابه تالاب را ندهند.»
گزارشها نیز حاکسیت که در پی بحران آب در حوزه کرخه در سالهای اخیر، شرایط هورالعظیم وخیمتر شده. بهطوریکه در تابستان و پاییز گذشته تنها 30 درصد از مساحت تالاب و در زمستان 50 درصد آن آبدار بود؛ البته آبدار به این معنی که مرطوب بود و فقط بعضی جاها در قسمت عمیق آب داشت که در صورت ادامه بحران، وضعیتش به مراتب بدتر میشود.
از آزادگان تا سهراب
میدان نفتی سهراب، پنجمین میدان نفتی است که پا روی هورالعظیم میگذارد. ماده یک قانون حفاظت، احیا و مدیریت تالابهای کشور، هرگونه بهرهبرداری و اقدامی که منجر به تخریب و آلودگی غیرقابل جبران تالابها شود را ممنوع کرده، با این حال طبق اخبار و گزارشها فعالیت این میدان نفتی بدون توجه به وضعیت هورالعظیم و ضوابط محیط زیستی و بدون داشتن مجوزهای قانونی آغاز شده است. سایت شرکت نفت و گاز اروندان، میدان سهراب را در 115 کیلومتری اهواز معرفی کرده که مدیریت اکتشاف شرکت ملی نفت ایران طی پروژه فاز سوم دشت آبادان، عملیات لرزهنگاری آن را انجام داده است. پس از آن چاه اکتشافی سهراب یک، در سال 1391 و چاه اکتشافی دوم در سال 1393 حفاری شد. نفت در جای میدان سهراب در حدود 2 میلیارد بشکه و نفت قابل استحصال آن 150 میلیون بشکه تخمین زده شده است.
بر اساس این گزارش، چاه شماره یک میدان سهراب برای تولید زودهنگام تکمیل و آماده بهرهبرداری شده و احداث خط لوله اتصال این چاه به کلاستر شمالی آزادگان جنوبی در حال اجراست. چاه شماره 2 این میدان نیز تکمیل شده و احداث تاسیسات سطحالارضی و خط لوله انتقال تولید زودهنگام آن در حال انجام است. با وجود پیگیری خبرنگار اعتماد، شرکت مهندسی و توسعه نفت (متن) حاضر به پاسخگویی درباره طرح توسعه میدان سهراب نشد اما سایت شرکت مهندسی طرح و پالایش، احداث 11 محوطه سرچاهی شامل 20 حلقه چاه جدید و 2 حلقه چاه موجود و خطوط جریانی مربوطه، خط لوله انتقال زیرزمینی، توپکرانها، چند راهه، ایستگاه پمپاژ چند فازی، سیستم تفکیکگر و اندازهگیری جریان سیال را تحت عنوان «توسعه میدان نفتی سهراب» تعریف کرده است. برنامه توسعه این میدان هفتساله و برداشت نفت از این میدان بهمدت ۲۰ سال برنامهریزی شده است. وزارت نفت مدعی است که میدان سهراب با میدان نفتی هویزه در کشور عراق مشترک است. ادعایی که پیش از این درباره میدان نفتی آزادگان از سوی دلاور نجفی معاون سازمان حفاظت محیطزیست دولت دهم رد شد و آن را بهانهای برای برداشت بیدردسر نفت عنوان کرده بود.
میدان نفتی آزادگان نخستین طرح وزارت نفت در هورالعظیم بود. اولین چاه اکتشافی آن در سال 1355 و دومین چاه در سال 1378 حفر شد، اما حضور جدی نفت به سال 1387 و واگذاری حدود هشت هزار هکتار از هورالعظیم به این وزارتخانه بازمیگردد. شرکت ژاپنی اینپکس مطالعات اولیه میدان آزادگان را در اوایل دهه 80 انجام داد که بعد از تحریمها نتوانست وارد مرحله اجرا شود و کار به شرکت نفت چین واگذار شد. آنطور که رسانهها گزارش دادند، این شرکت به دلیل فروش اطلاعات میدان نفتی آزادگان به عراق و انجام ندادن تعهدات، در سال 1393 خلع ید شد، اما هزاران هکتار زمین خشک و بایر برای هورالعظیم به یادگار گذاشت. مطالعهای با عنوان «آشکارسازی روند تغییرات کاربری اراضی هورالعظیم با استفاده از تکنیک سنجش از راه دور» که در سال 1394 انجام شده، با مقایسه تصاویر ماهوارهای از هورالعظیم در سالهای 1382 و 1393 نشان میدهد که مساحت قسمت آبدار تالاب در این مدت از 84 هزار هکتار به 45 هزار هکتار کاهش یافته است. طبق آخرین آمار، تا پارسال 206 حلقه چاه (در قالب 92 پد یا سکوی نفتی) برای میدان نفتی آزادگان جنوبی، 55 حلقه چاه (در قالب 17 پد) در میدان نفتی آزادگان شمالی، 18 حلقه چاه در میدان نفتی یاران شمالی و 23 حلقه چاه در میدان نفتی یاران جنوبی تاکنون حفر شده است. شریفی مدیرعامل شرکت مهندسی و توسعه نفت نیز اعلام کرده عملیات حفاری ۳۰ حلقه چاه حفاری نشده در میدان آزادگان تا پایان امسال به اتمام میرسد.
خیز نفت برای تصرف قلب هور
رود کرخه در انتهای مسیر، به بیش از 10 شاخه تقسیم میشود. از گذشتههای دور، در کنار هر کدام از این نهرها روستاها و آبادیهایی همنام با نهرها شکل گرفته که در نهایت وارد هورالعظیم شده و آن را سیراب میکند. نهر «دبیه»، نهر «سیدیه»، نهر «خرابه»، نهر «ابو جریحه»، نهر «کسر»، نهر «حمیدان»، نهر «ساهندی» و... از جمله این نهرها هستند که به شمال هورالعظیم (حوضچههای یک و 2) منتهی میشوند؛ همان جایی که قرار است میدان نفتی سهراب اجرا شود. احمد سواری عضو هیات علمی دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر به «اعتماد» میگوید: «شمال هورالعظیم 40 کیلومتر طول دارد که عمیقترین و عریضترین قسمت هور است. تنوع زیستمندان در اینجا بیشتر است و اکثر مطالعاتی که در گذشته درباره موجودات انجام شده مربوط به همین قسمت است؛ مثل انواع ماهیها و پرندگان، مارهای خاص، خوک و سمورهای آبی و...»
این استاد دانشگاه، زاده و بزرگشده هورالعظیم است و پژوهشهای متعددی درباره آن انجام داده که آخرین آنها مدیریت زیستبومی در هورالعظیم است. او میگوید: «یک چالشی که وجود دارد و باعث نگرانی میشود این است که ما قبلا جای فراری برای موجودات داشتیم چون قسمت شمالی هور، از وجود نفت در امان مانده بود. در واقع اینجا بکرترین قسمت تالاب حساب میشود و چون تردد در آنجا کمتر بود تقریبا دستنخورده مانده بود. حالا اگر بخواهیم صنعت عظیمی مثل نفت را وارد آنجا کنیم مسلما تمام این معادلات به هم میریزد. من اصرارم این است که ابتدا مطالعات دقیقی قبل از آغاز پروژه در این قسمت صورت بگیرد که مشخص شود تنوع گونهای به چه شکل است تا بتوان با تغییرات بعدی مقایسه کرد. میزان آلایندگیهای مختلف نفتی، پلاستیکی و... مشخص و ارزیابی شود. چرا که تمام این اتفاقات هم تنوعزیستی را به هم میریزد و هم حیات بسیاری از روستاها به خطر میافتد. احشام، دامها و زندگی آنها تحتتاثیر قرار خواهد گرفت. زندگی مردم بومی بعضا وابسته به صید ماهی بنی یا گطان یا حتی پرندگان هور است. بخش عظیمی از مردم از اینها ارتزاق میکنند، حالا ما به جای اینکه اینها را زیاد کنیم یا تمیز نگهداریم، داریم از بین میبریم و آنهایی که میماند را مسموم میکنیم. معتقدم که باید سعی کنیم داشتههایمان را حفظ کنیم در کنار صنعت.»
سه شرط برای نفت
اداره کل حفاظت محیط زیست خوزستان نیز درخواست انجام مطالعات «ارزیابی توان اکولوژیک هورالعظیم» را پیش از هر گونه طرحهای توسعه جدید، به سازمان حفاظت محیطزیست داده برای اینکه مشخص شود توان اکولوژیکی و اکوسیستمی تالاب چقدر است و آیا تحمل ادامه فعالیتهای نفتی را دارد یا نه. از سوی دیگر بحث تعیین خسارتهای نفت به هورالعظیم در جریان است که با توجه به ابهام در واگذاری یا اجاره اراضی تالابی به وزارت نفت هنوز به نتیجه نرسیده است. احداث سکوهای نفتی، احداث جادههای دسترسی به سکوهای نفتی، احداث جادههای شریانی اصلی، خاکبرداری، خاکریزی، تخلیه پسماند و پساب، تخلیه کندههای حفاری و تغییر سیمای طبیعی تالاب تخلفاتی بوده که در زمان اکتشاف و استخراج نفت اتفاق افتاده و باید خسارت آنها طبق قانون تالابها محاسبه شود. سواری همچنین الزاماتی را برای ادامه فعالیتهای نفتی ضروری میداند: «اینطور که پیداست ما حریف نفت نمیشویم و کسی به خاطر محیط زیست دست از نفت نمیکشد، با این اوصاف، توسعه پایدار باید مدنظر قرار گیرد.
باید شرط بگذاریم برای نفت و قانعشان کنیم اقداماتی برای کم کردن آسیب به هورالعظیم انجام دهند. مثلا دیگر در تالاب جاده نسازند. چه اشکالی دارد به جایش پل هوایی و روگذر احداث کنیم تا یکپارچگی هور حفظ شود و تبدیل به حوضچههای متعدد نشود. پیشنهاد دیگرم این است که به جای اینکه نفت در تالاب استخراج شود و وسط هور کارخانه بسازند، فعالیتها را به خارج از هور ببرند و نفت را با لولههای مطمئنی منتقل کنند تا نشتی هم ندهند. شرط سوم این است که تالاب را به وسعت و شرایط قبلی خود بازگردانند. ما مساحت زیادی از هور را از دست دادیم، بهطوریکه الان فقط 20 تا 30 درصد مساحت قبلی وجود دارد و بقیه آن تبدیل به زمینهای بایر شده است. تصاویر 50 تا 70 سال پیش ماهواره نیز این را ثابت میکند که مساحت تالاب نسبت به سالهای گذشته بسیار کمتر و تبدیل به باریکهای شده. پس لااقل بیاییم تالاب را احیا کنیم تا در مقابل حضور صنعت نفت تابآوری آن بالا برود و در صورت بروز آلودگی نفتی بتواند مقاومت کند. اینها کارهای سادهای است و مشکل نیست فقط کمی خرج دارد، اما در مقابل منافع آن برای مردم و احشام و پرندگان بسیار است و ما به توسعه پایدار عمل کردهایم.»
منبع: اعتماد/ نادره وائلیزاده