در راه برده داری مدرن/ رد پای دولت سیزدهم در همه جا؛ از شیرخشک تا دارو، از چغندر تا آهن، از فولاد تا اتومبیل و از گهواره تا گور
«هنگامی که هزاران هزار دارنده کارخانه کوچک وبزرگ حق ندارند محصول فعالیت و سرمایه گذاری خودش را قیمت گذاری کند و در هنگامه ای که میلیونها ایرانی به سخاوت دولت نیازمندند که یارانه بیشتری بگیرند و یا 15 میلیون کارگر دردام تعیین مزد از دولت تعیین می شود و میلیونها دهقان خرده پا منتظر می مانند تا یک گروه کارشناس که شاید در عمرشان یک بار کشاورزی تکرده اند قیمت محصولات آنها را تعیین کنند آیا این چیزی جدای از برده داری است.»
ساعت ۲۴ - واقعیت این است که ناآزادی اقتصادی درایران دولت سیزدهم هرروز ابعاد تازه ای پیدا می کند . میلتون فریدمن اقتصاددان نامدار آمریکایی و برنده جایزه نوبل اقتصاد مقالهای دارد به نام «آزادی اقتصادی و آزادی سیاسی» که در آن با صراحت و شیوایی تمامعیار توضیح میدهد آزادی اقتصادی بر آزادی سیاسی ترجیح دارد و کشوری که اقتصاد آن در چنگ دولت و نهادهای شبهدولتی و حتی سندیکاهای انحصاری اسیر است به آزادی سیاسی دسترسی نخواهد داشت.
وی برای اینکه بتواند این نظریه را با مثال ملموس برای خوانندگان و شنوندگان سخنانش تشریح کند، میگوید کشوری را در نظر بگیرید که در آنجا کارخانههای کاغذسازی، شبکههای توزیع روزنامهها و امتیاز انتشار روزنامه در اختیار دولت است و بنگاههای خصوصی یا وجود ندارند یا اینکه از راهبردهای دولت تبعیت میکنند چون دولت به آنها مجوز داده است. در چنین کشوری اگر گروهی بخواهند به صورت قانونی برای کسب قدرت موجود در دولت مبارزه کنند نیاز دارند حزبی داشته باشند که البته اختیار دادن مجوز حزب نیز در اختیار دولت است. با فرض اینکه گروه خواهان قدرت بتوانند حزب تشکیل دهند نیاز به روزنامه دارند تا عقاید و افکار خود را برای شهروندان منتشر کنند.
این حزب به دولت مراجعه میکنند و دولت میتواند اجازه داشتن روزنامه را با دهها قانون و مقررات به آنها ندهد. با فرض اینکه حزب از این خوان هم عبور کنند، نمیتوانند کاغذ روزنامه بخرند، زیرا کارخانههای کاغذ در اختیار دولت است و پس از آن حتی برای توزیع روزنامه با دردسر روبهرو میشوند. میلتون فریدمن میگوید تاریخ معاصر و حتی تاریخ نزدیک به جامعههای بشری نشان نمیدهند جامعهای اقتصادش در چنگ و پنجه دولت باشد، اما به آزادی سیاسی برسد. این وضعیت در هر جامعهای به جامعه ایستا و رو به پسرفت تبدیل میشود یا اینکه به بردهداری از نوع کرهشمالی و کوبا یا به اقتصاد مافیایی مثل روسیه پوتین منجر میشود. اقتصاددانان آزادیخواه این پدیده را برده داری مدرن نامگذاری کرده اند و درایران نیز دیده می شود
شوربختانه در ایران نیز چندین دهه است قدرت سیاسی توانسته جریانهای اصلی تولید ثروت و درآمد را در چنگ بگیرد و یک جامعه در حال رخوت و پسرفت اقتصادی و جاماندن از رقبای منطقهای پدیدار سازد. دولت سیزدهم اما از این نظر رکورددار شده و اکنون در هر فعالیتی ردپایش دیده میشود. دولت سیزدهم در قیمت شیرخشک تا قیمت داروی مردان و زنان کهنسال، از چغندر تا آهن و اتومبیل و فولاد و لباس و شیرینی و شهریه مدارس و… دخالت میکند و این یعنی جامعه ناآزاد و بیحال.