فرهاد همتی; تنوع قومی و همبستگی ملی (۲)
با سیاسی کردن این امور بحث کاذب و دروغین ظلم اکثریت بر اقلیت قومی،دینی را مطرح می کنند.آنگاه برای رهایی از این ظلم اکثریت بر اقلیت،بحث خودمختاری و جدیدا فدرالیسم را پیش می کشند.
فدرالیسم در اروپا و آمریکا مربوط به دولت های مستقلی بوده است که به این شیوه با یکدیگر متحد شدند.
در صورت تمایل افغانستان و آذربایجان و ...ارمنستان به وحدت با ایران می شود به صورت فدرال و جمهوری های خودمختار تشکیل یک کشور بدهند.
مسخره خواهد بود که کشوری یکپارچه که قومیت ها با هم هیچ مشکلی ندارند،ابتدا جدا و مستقل کنیم و بعدا به شیوه فدرال متحد کنیم.
به درستی نیروهای ملی و دلسوز سیاسی گفته اند که طرح بحث فدرالیسم در ایران،اسم رمز تجزیه طلبی است.
در ایران قومیت های مختلف جنگ و نزاع قومی ندارند و هیچ قومی بر اقوام دیگر ظلم نکرده است.
اگر ظلم و ستمی هست که به بدترین و خشونت آمیزترین شکل ممکن وجود دارد،ظلم حاکمیت استبدادی نسبت به اکثریت اقوام است.
استبداد برای بقا و تداوم خود سیاست تفرقه بینداز و حکومت کن را پیشه می کند.
تفاوت های قومی و دینی و جنسی را تبدیل به اختلافات قومی و نژادی و اعتقادی و تبعیض های جنسی می کند و یک ملت یکپارچه را تقسیم می کند تا به حیات ننگین خود ادامه بدهد.
لذا هر فرد و گروهی به بهانه مبارزه با استبداد و دولت متمرکز حداکثری سخن از خودمختاری و فدرالیسم می کند،با ایجاد تفرقه قومی و دینی،آب به آسیاب استبداد می ریزد و بهانه های سرکوب بیشتر را به حاکمان می دهد و قوت و قدرت اتحاد ملی را تضعیف می کند.
بر خلاف بازی سیاسی اصحاب قدرت، همه اقوام ایرانی در اقصی نقاط کشور به یکسان فرزندان ایران هستند و به یک اندازه صاحب و مالک این مرز و بومند و به اندازه هم حق و حقوق دارند و به یک میزان در حفظ و حراست از آن مسئولیت دارند.
خوشبختانه مردم فهیم ایران از هر قوم و طایفه ای با هر دین و اعتقادی حامی و پشتیبان هم هستند و در اعتراضات مختلف شعارهایی مبنی بر همبستگی ملی و حمایت از یکدیگر را با صدای رسا فریاد می زنند.
جنبش زن،زندگی،آزادی در فرایند تکامل اعتراضات مختلف سالهای اخیر، به رنسانس ایران با محوریت و رهبری زنان و دختران جوان تبدیل شده است.
امروز رهبری و پیشگامی رفع تبعیض و مبارزه برای زندگی آزاد با زنان و دختران است.سایر لایه های اجتماعی در کنار و همراه آنان هستند.
علیرغم سرکوب های خشن،جنبش زن،زندگی،آزادی به سبب روش های مدنی و مسالمت آمیز و خشونت پرهیز جرأت و جسارت و شجاعت را تبدیل به پدیده ای عام و عمومی کرده است.
همین امر موجب تداوم جنبش و علنی کردن آن شده است.
جالب این جاست که بر خلاف تفرقه افکنان حاکم و گروه های تجزیه طلب،همه جا شعار و سخن این بود که مهسا دختر ایران است.
کرد و بلوچ و آذری و خوزستانی شعارهای همبستگی ملی جانم فدای ایران سر می دهند. دمیدن روح زنانه در رهبری جنبش یکی از مهمترین عوامل و فاکتورهای همبستگی ملی است.
و...تنها در این همبستگی ملی است که توازن قوا به نفع مردم تغییر خواهد کرد و گذاری مسالمت آمیز برای تحقق خواسته های ملی استقلال و آزادی و عدالت اجتماعی به وجود خواهد آمد.