Uncategorised
نشنیدن صدای پای انقلاب توسط علی خامنه ای/ بازگشت به استراتژی جنگ جنگ تا رفع فتنه

شما بشنوید صدای ملت را!:
سخنان علی خامنهای مثل همیشه از موضع برتریجویانه بود. او دوباره کوشید تا نشان دهد هیچ اتفاق مهمی در کشور نیفتاده است؛ ایران رو به پیشرفت است و مخالفانش عدهای دشمن، غافل یا مزدور هستند. اما این بار ضربه برگشتناپذیری به اصلاحطلبان زد و تمام رشتههایی را که عدهای میخواستند برای اصلاح نظام در شرایط اضطرار ببافند را پنبه کرد. علی خامنهای به صراحت دو مطالبه جدی اصلاحطلبان (اصلاحات داخلی و به سرانجام رساندن برجام) را به سخره گرفت. به صراحت گفت که حاضر به باج دادن چه در داخل و چه در خارج از کشور نیست و صدای ملت از نظر او صدای کسانی است در راهپیماییهای حکومتی به خیابان میآیند و او را ستایش میکنند.
خامنه ای حتی کوشید برای توجیه خویش از محمدرضا شاه نیز هزینه کند و در لابهلای سخنانش گفت که شاه نیز از باجخواهی آمریکاییها شکایت داشت اما زورش به آنان نمیرسید.
پیام حاکمیت: براندازی آری، اصلاحطلبی نه
برخی اصلاحطلبان از سخنان خامنهای چنین برداشت کردهاند که حاکمیت، براندازان را حتی به آنان ترجیح میدهد. اصلاحطلبان به تعبیری در این میانه «چوب دو سر طلا» شدهاند؛ نه حاکمیت آنان را به رسمیت میشناسد نه براندازان. تعبیر «وسطباز» مدتی است که چه در ادبیات حاکمیت و چه در ادبیات براندازان علیه اصلاحطلبان بهکار می رود.
نزدیکان خاتمی نیز پس از سخنان خامنه ای اعلام کردند این نوع نگاه حاکمیت به اصلاحطلبان تازگی ندارد. جواد امام مدیرعامل بنیاد باران ضمن تایید ارسال نامه از سوی خاتمی به خامنهای، این تعبیر را که نوشته صبح صادق در تایید مواضع رئیس جمهور اصلاحات است، به کلی رد کرده و گفته است هیچگونه تغییر لحنی در اینباره اتفاق نیفتاده است. به باور جواد امام حاکمیت همچنان میخواهد جای متهم و شاکی را عوض کند بهنحوی که خاتمی و دیگر اصلاحطلبان از حاکمیت عذرخواهی کنند.
جنگ، راهی برای دفع «فتنه»:
گرچه خامنه ای کوشید از موضع اقتدار صحبت کند اما او هرچه بیشتر سخن می گوید، ناتوانی اش برای اداره امور کشور بیشتر نمایان می شود. او به صراحت گفت که مذاکره با آمریکا مشکلی را حل نمی کند. به باور خامنه ای، آمریکا می خواهد که ایران به دوره پهلوی بازگردد تا به تعبیر او در مورد همه مسائل اساسی باج بدهد. او با اشاره به موضوع برجام ۲ و برجام ۳ هدف از مذاکرات را خلع سلاح کامل جمهوری اسلامی خواند و گفت در داخل نیز عدهای از روی غفلت حرف آنان را تکرار میکردند تا طعنهای هم به حسن روحانی زدهباشد.
اظهارات خامنه ای، نه تنها گره ای از مذاکرات متوقف شده برجام نگشود، بلکه این گره را کورتر کرد. این اظهارات دست کم برای کسانی که عدم پیشرفت مذاکرات را بر گردن تیم دیپلماتیک ابراهیم رئیسی از جمله باقری کنی می انداختند، روشن کرد که رشته کار در دست چه کسی است. هر چند از زاویه ای دیگر حضور این افراد در مذاکرات و مشورت هایی که از سوی آنان به بیت خامنه ای ارائه می شود نیز نمی تواند در اتخاذ چنین موضع گیری هایی بی تأثیر باشد. برخی معتقدند که اعلام خبر غنیسازی ۶۰ درصدی نیز به قصد تحریک کشورهای غربی و اسرائیل به جنگ صورت گرفته است.
از این رو به نظر می رسد علی خامنه ای، برای خروج از بحران موجود همه روزنه ها را به اصلاحات در داخل و دیپلماسی در خارج بسته و راهکار جنگ را برگزیده است. حذف اصلاح طلبان در داخل از یک سو و بستن مسیر مذاکرات از سوی دیگر، مواضع فرماندهان سپاه و همچنین آرایش نظامی در غرب و شمال کشور، تجاوز موشکی و چند باره به کشور همسایه، نشان می دهد که جمهوری اسلامی به همان استراتژی دهه شصت یعنی «جنگ جنگ تا رفع فتنه» بازگشته است.
خامنه ای، احتمالاً هدف دیگری نیز در سخنانش دنبال میکرد؛ تهییج و روحیه بخشیدن به هواداران سرخورده و شکاک اش که این روزها نگرانی را در اردوگاه ارزشی ها تشدید کرده است. جنگ تنها راهی است که می تواند این نیروهای سرخورده و پراکنده را بار دیگر در اردوگاهش جمع کند. او به اصطلاح هندوانه زیر بغلشان گذاشت و آنان را با محمد تقی خان پسیان، میرزا کوچک خان جنگلی و رئیس علی دلواری مقایسه کرد. بسیجیانی که طعم تبعیض را حتی در اردوگاه ارزشی ها نیز چشیده اند و ارزشی هایی که با هزینه سپاه به قطر می روند تا در کنار زنان بی حجاب فوتبال تماشا کنند و بسیجیانی که باید در کف خیابان ها به خاطر منافع آنان، معترضان را سرکوب کنند یا مصدوم شوند و یا در لزوم برقصند و پای کوبی کنند.
فوتبال، مانع یا کاتالیزور انقلاب:
خامنه ای در پایان سخنان خویش، استراتژی حاکمیت برای بهره برداری از فوتبال را نیز لو داد. بویژه آنکه اظهاراتش هم زمان شد با هک شدن وب سایت خبرگزاری فارس و بیرون آمدن اسنادی که نشان داد که سپاه و رسانه هایش، طرحی را برای تحت الشعاع دادن اعتراضات از طریق فوتبال و جلوگیری از بیان مواضع بازیکنان نسبت به اعتراضات داشتند. اخیرا گروه هکری بلک ریوارد فایل صوتی دیدار قاسم قریشی جانشین سازمان بسیج با گروهی از خبرنگاران بسیجی را فاش کرده که در آن اعلام می شود، ایران از قطر لیست تمام مسافران ایرانی دارای بلیت های جام جهانی را درخواست کرده و از همکاری قطر ابراز رضایت کرده اند.
بر کسی پوشیده نیست که بخش قابل توجهی از بار پیام رسانی در خیزش انقلابی «زن، زندگی، آزادی» بر دوش ورزشکاران زن و مرد، از جمله ستاره های فوتبال ایران، چون علی کریمی، علی دایی و وریا غفوری بوده است. ضربه ای که ورزشکاران از زمان آغاز جنبش بر حیثیت جمهوری اسلامی وارد ساخته اند، حاکمیت را به شدت در لاک دفاعی فرو برده و از این رو، تلاش گسترده ای به خرج داده است تا حضور تیم ملی فوتبال را در قطر مدیریت کند و البته تا حدودی موفق بوده است، اگرچه جامعه را بیش از پیش دچار دو دستگی کرده است.
حاکمیت با بهره برداری از بی اعتنایی امروز مردم به فوتبال در اعتراض به سکوت برخی بازیکنان نسبت به حوادث کشور، مانع از آن شد تا معترضان از این ظرفیت نیز برای تسخیر خیابان ها استفاده کنند. اتفاقی که اگر با فرض تغییر نگاه افکار عمومی و صعود تیم ملی به مرحله یک هشتم نهایی رخ دهد، می تواند معادلات حاکمیت را بر هم زند و اجازه ندهد تا حاکمیت با باز کردن پای کشور به جنگ، «زن، زندگی آزادی» را سرکوب کند.