Uncategorised
حسین انصاری راد: حکومت زور و ارعاب همان طاغوت است - می توان با موازنۀ منفی حداکثر سود را برد

متن کامل این نامۀ سرگشاده که برای انتشار در اختیار زیتون قرار گرفته، در ادامه می آید.
بسم الله الحمن الرحیم،
رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای،
با عرض سلام و تحیت،
باز هم می گویم فرصت اصلاح وجود دارد.
بی مقدمه؛
اول، فرموده اید: «تظاهرات و هدایت از بیرون و از ناحیۀ آمریکا و اسرائیل است». اما حقیقت چیزی است که همۀ کارشناسانِ بی غرض و بی طرف، سال ها است فریاد می زنند که این نوع ادارۀ اقتصاد و فرهنگ و سیاست به فاجعه می انجامد و آنچه اکنون از تظاهرات خشمگین و پر خروش با اینهمه کشته و هزاران محبوس و فجایع همراه غیر قابل گفتن بوجود آمده است و دل هر انسانی را به درد می آورد، شعلۀ کوچکی است از کانون بزرگ و حجمی عظیم از خشم و ناخشنودی و بی اعتمادی و نا امیدی از مدیریت ناکارآمد و فاسدی که به هیچ یک از مطالبات واقعی و حیاتی مردم پاسخ نداده و بر جمیع شئون حیات فردی و اجتماعی و سیاسی و سلوک شخصی و شیوۀ زندگی حکم می راند. یک نوع فکر و عقیده و سیاست و یک نوع اقتصاد و یک نوع لباس پوشیدن و حجاب و عدول از آن با سرکوب و زندان و شکنجه و محرومیت از حقوق اجتماعی و حتی اعدام همراه بوده است و محصول این حکم راندن و اعلام جنگ و دشمنی با غرب و آمریکا و اسرائیل، فقر و فسادی است که سراسر اداره و کشور را غرق کرده و حقیقت زندگی شرافتمندانه و آزاد و آسوده و آرام را از ملت سلب کرده است.
این کشور، مال همۀ ایرانیان است و حکومت بر سرنوشت به صریح قانون اساسی یک حق الهی و غیر قابل سلب و انتزاع است. اعتبار قانون اساسی و همۀ مسئولان بدون استثناء به انتخاب مردم است و بر فرض اینکه عنوانی در مقام ثبوت و واقع صاحب اختیاری باشد، در مقام اثبات و خارج جز با انتخاب عقلاً و شرعاً قابل تحقق نیست و این مردم اند که حق دارند مدیریت کشور را تماماً تعیین کنند و هر کس را نخواستند کنار بگذارند. حکومت با زور و ارعاب، همان طاغوت است و هرگز قانونی و شرعی نیست و حق هیچ دخالتی در شأنی از شئون جامعه ندارد.
دوم، فرمودید سیاست رو به شرق است و سیاست غربی جز معطلی و باج خواهی چیزی نیست و فرمودید شرقی وجود ندارد. حقیقت این است که شرق هست با همان سیاست تزاری که بخش عظیم ایران را از ایران منتزع ساخت و همان سیاست استالینی که در صدد بلعیدن آذربایجان و بیش از آن بود و اگر اولتیماتوم آمریکا نبود، معلوم نبود سرنوشت آذربایجان با پیشه وری چه خواهد شد و امروز نیز شرق و روسیه با زرادخانۀ عظیم اتمی وجود دارد و سیاست واقعی شرق همان سیاست استالینی با همان استبداد و اوهام است و حقیقت این است که شرق همان روسیه و چین اند که در تضاد بین آزادی و دموکراسی و استبداد و بین سوسیالیسم و مارکسیسم و سرمایه داری غرق و گرفتاراند و خدا می داند که جهان با زیاده خواهی های آنان و اخلاق فاسد حکومت استبدادی و الحادی آنان چه سرنوشتی پیدا خواهد کرد. این بازی شگفتی است که روسیه با پهبادها و سلاح ایران، اوکراین را می زند و ایران را در این تجاوز آشکار در حق کشوری آزاد و مردمی آرام شریک می سازد. ملت ایران قطعاً با سیاست رو به شرق موافق نیست و اگر تردیدی وجود دارد، می شود آنرا از مردم پرسید.
سوم، این قلم با امپریالیسم غرب و تجاوز آمریکا به ویتنام و کشتار فجیع و شکست آن و کودتای ۲۸مرداد در ایران و محروم ساختن ایران از حکومتی آزاد و قانون مدار و مسلط ساختن یک دیکتاتوری ۲۵ ساله و هم به نقش مخرب آن در منطقه آشنا است و نیز از نقش بریتانیای کبیر در منطقۀ خاورمیانه و استعمار طولانی مدت و کثیف آن در هند آگاه و تا حد زیادی آشنا و از همۀ این ها بیزار است. اما در عین حال این کشورهای اروپایی و آمریکا در درون خود، دمکراسی و حقوق بشر و آزادی و حاکمیت قانون و آزادی عقیده دارند و عبدالعلی بازرگان در آن تفسیر قرآن و نهج البلاغه می گوید و آقای کدیور زندگی مؤمنانه را توضیح می دهد و آقای سروش استنباط خاص خود را از وحی و اندیشه دینی بازگو می کند. آمریکا هرچه هست، وقتی حکومت ترامپ را مفید نیافت او را تغییر داد و اکنون او را مورد محاکمه قرار داده است و در هر حال ایران می تواند با اروپا و آمریکا به مصالحه ای پایاپای و متعادل دست یابد و خود را از این تحریم های ویرانگر و انزوای بین المللی رهایی بخشد و این فقر کوبنده که کمر ملت را خم کرده است را علاج کند و در عین حال رابطۀ با شرق را به صورت مستقل و متعادل حفظ کند و سیاستی صلح آمیز با همۀ جهان برقرار سازد. هرگز این تصور وجود ندارد که غرب در مصالحۀ با ایران قصد قربت دارد، بی شک غرب در این مصالحه می خواهد که منطقۀ خاورمیانه آرام بماند و منافع غرب در این منطقۀ کانون ثروت آسیبی نبیند و ایران از این نیاز غرب و شرق به ایران و منطقه می تواند با سیاست موازنۀ منفی حداکثر سود را ببرد و این چیزی است که بدون تردید نظر کارشناسان بی غرض و علاقمند به ایران، و هم نظر ملت ایران است.
چهارم، حضرت آقای خامنه ای! با صراحت و به ضرس قاطع می گویم و تمام کارشناسان بی غرض می گویند که اداره و مدیریت جمهوری اسلامی در تمام بخش های حیات اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و فرهنگی و سلوک فردی شکست خورده است و اکنون ملت ایران حق خود در اداره و حاکمیت خود را بر سرنوشت و زندگی بدون زور و ارعاب طلب میکند و این تظاهرات قطعاً از طرف ۸۵ درصد ملت حمایت می شود. آگاهان و کارشناسان از انقلاب دیگر و جنگ و فروپاشی می هراسند و ساکتان و بی صدایان هرگز این مدیریت و این سیاست های رایج و دایر را قبول ندارند و اگر اصلاحات اساسی انجام نگردد، آن انفجار عظیم که از آن به یوم الله تعبیر شده است، رخ خواهد داد و خدا می داند عاقبت کشور و ملت بزرگ ایران چه خواهد شد.
پنجم، حضرت آیت الله خامنه ای، به حضرت عالی با احترام، پیشنهاد و نصیحت می کنم، با تاکید و اصرار که به سیاست سرکوب خاتمه دهید و اعدام و شکنجه را فوراً و با قاطعیت دستور تعطیل دهید و در همین زمان و بدون فاصله افراد مورد اعتماد مردم و خودتان را و من اسم برخی آنها را به شما می گویم: آقای خاتمی، آقای زیبا کلام (صادق)، آقای ظریف، آقای کروبی، آقای میرحسین موسوی و سرکار خانم رهنورد و رؤسای احزاب اتحاد ملی، کارگزاران و مردم سالاری و آقای مهندس محمد توسلی و سرکار خانم نسرین ستوده و خانم فائزه هاشمی و آقای تاجزاده و هرکس بتواند واقعاً اعتماد مردم را جلب کند پیغام دهید که در تمام مسئولیت ها، انتخابات آزاد و بدون نظارت استصوابی برگزار خواهید کرد. بدین صورت حق ملت ایران را در حاکمیت و انتخاب مدیران کشور و زندگی بدون زور و ارعاب و حرمت اسلام و روحانیت را که به شدت لطمه خورده است تأمین خواهید کرد و کشور را از سراشیب قطعی سقوط نجات خواهید داد و این نیازمند تصمیمی از نوع تصمیم بنیان گذار جمهوری اسلامی در مرحله ای از جنگ و قبول قطعنامه است.
ششم، شما خوب می دانید که رسول اکرم (ص) در جریان حدیبیه امتیازهای یک طرفه به فرستادۀ قریش داد و هنگامی که با اعتراض اصحاب روبرو شد، طبق نقل غزالی در فقه السیره فرمود، من فرمان خدا را به صلح اجرا می کنم و خدا مرا حفظ خواهد کرد (نقل به مضمون).
پیامبر گرامی اسلام (ص) بعد از فتح مکه نیز امتیازات یک طرفه به قریش و بخصوص به ابوسفیان و هند داد و این برای صلح بود و اسلام را بر پایۀ صلح و گذشت بنا نهاد. دعا می کنم و از خداوند متعال مسئلت می کنم، توفیق صلح اساسی و اصلاحات همه جانبه و رضایت بخش ملت به شما عنایت فرماید. بی شک می شود بر زخم ها مرهم گذاشت و شکستگی ها را با رحمت جبران کرد و مردم نجیب ایران و شخصیت های با فرهنگ به قدر کافی هستند که بتوانند از عهدۀ این مهم برآیند و همۀ ملت ایران را در جای خود خشنود سازند.
در خاتمه باید بگویم چیزی از عمر من باقی نمانده است و خود را دیدم که اگر آنچه گفتم نگویم، قلبم آرام نمی گیرد و به وظیفه، عمل نکرده ام.
از خداوند متعال، برای شما مجدداً توفیق اصلاحات همه جانبه مسئلت می کنم.
حسین انصاری راد،
۳۰ آذر ماه ۱۴۰۱