Uncategorised
معیشت مردم در بن بست سیاست خارجی غرب ستیزی/ کاهش مرتب سطح رفاه در حکومت های پی در پی
ساعت ۲۴: اطلاعات رسمی از سوی مرکز آمار ایران نشان می دهد اگر میانگین هزینه خانوارهای شهری و خانوارهای روستایی ایران در سال تازه سپری شده را در صورت تعدیل با تورم های رخ داده در سال های پس از ۱۳۹۶ با مبنا قرار دادن سال ۱۴۰۰ به مثابه سال پایه مقایسه کنیم، نشان میدهد هزینه خانوارهای شهری پارسال نسبت به سال ۱۳۹۶ حدود ۱۴درصد کاهش و هزینه خانوارهای روستایی نیز حدود ۹درصد کاهش را تجربه کرده است.
با این محاسبه میتوان داوری کرد که این سطح رفاهی خانوارهای شهری و روستایی در ایران، پس از گذشت ۵ سال هنوز به سال ۱۳۹۶ نرسیده است.
ایرانیانی که سطح رفاه شان روندی کاهنده را تجربه کرده است و با توجه به نابرابری های شگفتانگیز، وضعیت خانواده های کم درآمد، بویژه روستانشینان استان های محروم بدتر از این نیز شده، آیا مهم است که عامل این وضعیت، دولت احمدی نژاد یا دولت روحانی یا دولت رئیسی باشد؟
شهروندان فقیر شدۀ ایرانی برایشان این مهم است که سال به سال تهیدست تر میشوند و هرچه دولت رئیسی دولت قبلی را مقصر بداند و دولت روحانی دولت قبلی را، برایشان اهمیت ندارد.
آیا ادامه این روند کاهنده سطح رفاه مادی برای شهروندان و رسیدن سطح معیشت به کف درآمد و هزینه ممکن است؟ بدیهی است که در میان سیاستمداران امروز و دیروز دولت و دیگر نهادهای مدنی این روند پایدار نیست و تاب آوری شهروندان نیز اندازها ی دارد. چه باید کرد؟
به نظر می رسد اگر اصلاحات ساختاری در بخشی از واقعیت های زندگی ایرانیان از سوی نهادهای مسئول پذیرفته نشود و برای برداشتن صخره های بزرگ کار بنیادین نشود، راه به جایی نخواهیم برد.
حالا دیگر ٢ سال است که دولت انقلابی را در کنار مجلس انقلابی میبینیم و شاهد هستیم که درون نگری و اصرار بر استفاده از توانایی های داخلی برای برطرف کردن روند کاهنده فقیر شدن مردم جواب نداده است.
واقعیت تلخ این است که سیاست خارجی ایران بر مدار غرب ستیزی تاریخی و پا فشاری بر ادامه این راهبرد ایرانیان را نه تنها از مازاد سرمایه ها و امکانات جهانی دور کرده، بلکه اجازه بهره برداری از توانایی های خدادادی این سرزمین و نیز بهره برداری بهینه از سرمایه انسانی و اجتماعی را از این مرز و بوم گرفته است.
کارشناسان ایرانی اعم از اقتصاددانان، جامعه شناسان و نیز دیپلمات های ورزیده و حتی بخشی از سیاستمداران اصولگرا باور دارند باید معیشت شهروندان ایرانی را از بن بست سیاست خارجی رها کرد. کسی نمی گوید نظام سیاسی با روسیه و چین یا کشورهای آفریقایی و آمریکای جنوبی تعامل نداشته باشد، بلکه بحث بر سر توازن و تعادل در مناسبات با جهان است. درحالی که رهبران حزب کمونیست چین با استفاده از هر ترفندی بازارهای نیرومند اروپای غربی و آمریکا را رها نمی کنند، چرا باید از این نیروی جهانی محروم باشد؟