Uncategorised
ناظر: نمايان شدن شکافهای درون رﮊیم و تكانههاي جنبش
انقلاب اسلامی در هجرت: یادآور میشود که قسمت اول این بررسی را، پیش از جنبش در شهرهای ایران، انتشاردادیم. قسمتهای دوم و سوم که نشانههای بروز جنبش را بدست میدادند، پیش از جنبش نتوانستند منتشر شوند. بجای آنها، ارزیابی جنبش را انتشار دادیم. باوجود این، دو قسمت باقی مانده، در وضعیت بعد از فروکشکردن نسبی جنبش، خوانندگان را از این واقعیت آگاه میکنند که عوامل برانگیزنده مردم ایران به جنبش، بیشتر عواملی که در رﮊیم پیدا شدهاند، برجا هستند. بنابراین، جنبش خواباندنی نیست.
با اعلام حضور نيروهاي بسيج در سراسر كشور و سپاه و بسيج در تهران،براي كنترل اجتماعي يا به قول خودشان گشتهاي مبارزه با اراذل و اوباش و سارقان! به نظر ميرسد رﮊیم و نيروهاي نگاهدارندهاش، متوجه خطرات بزرگ در حال بروزشدهاند. به همين دليل ضرورت خروج از پادگانها و كنترل مردم به شدت احساس شدهاست .
رﮊیم همه مردم ايران را به دليل مخالفت با سياستهايش، اراذل و اوباش ميداند و اين واژه در حركت هاي مردم در سال هاي 78 و 88 از سوي مسئولان بکار رفت. احمدی نژاد مردم را خار و خاشاک نیز خواند. در جنبش 88، خامنهای مردم را ميكروب هاي سياسي و علم الهداي، امام جمعه مشهد، گوساله و بزغاله خواندند.
گفتني است که نظام حاكم بر ايران، از ابتداي انقلاب براي كسب قدرت مطلق مجبور به سركوب ملت به هر شكل و شيوه و عنواني شد. گشتهاي كنترل مردم يكي از آنها است كه از سال 57 با نيروهاي كميتههاي انقلاب اسلامي آغاز و سپس به بسيجي ها رسيد و بعد نيروي انتظامي و حالا سپاه و همه در كنار هم براي كنترل و فشار بر مردم بسیج شدهاند.
سردار يزدي فرمانده سپاه تهران، از اعضاي شورا شهر تهران ميخواهد مردم را با اين نيرو هماهنگ كند. اما نميخواهد اعتراف كند از سال 57 با ايجاد گشتهاي مختلف ثارالله، جندالله، حزبالله، انصارالله، و گشتهای اخلاق و مبارزه با بد حجابي، محسوس، نامحسوس، موتور سوار، خواهران، ارشاد، امر به معروف و نهي از منكر، امنيت اجتماعي و... تا كنون به توهين و تحقير مردم پرداختهاند و چون به نتيجه نرسيدهاند، اینک از مردم تحقیر و سرکوب شده میخواهد دستیار سرکوبگرها بگردند!
حضور افراد سپاه تهران، تقريبا يك ماه بعد از اعلام حضور نيروهاي بسيج به صورت گروهي سه نفره و پنج نفره در محلات و كوي و برزن در سراسر كشور (از 25 آبانماه سال 1396)، نمايانگر چه وضعیتی ميتواند باشد؟ وضعیت قطعا وضعیتی که «اراذل و اوباش» ایجاد کرده باشند، نيست. یک دهه پیش، در سال 86 ، سردار رادان، براي ايجاد وحشت در ميان مردم، اقداماتي به عنوان گشت اخلاقي انجام داد و مدعي بود كه اراذل واوباش را جمع كرده است. به خبرهاي منتشره در آن زمان توجه کنیم:
●رادان در تابستان سال 86 : در جريان عمليات شب گذشته بيش از 80 درصد اراذل و اوباش را دستگير كردهايم .
● سردار عليپور معاون رادان: با دستگيري 102 تن از اراذل و اوباش تنها 7 تن ديگر باقي ماندهاند كه دستگير شوند (نقل به مضموم)
● سردار رادان در ديماه سال 86: طرح امنیت اجتماعی در تمامی زمینهها با جدیت و قوت ادامه مییابد و پلیس این طرح را تا زمان رفع دغدغهها در زمینههای مختلف ادامه خواهد داد.
● در سال 90 سردار ساجدي نيا بار ديگر از برخورد با اراذل و اوباش خبر داد
و حالا، سرداران شهرام قديم يا غلامحسين غيب پرور جديد و سردار يزدي سخن از مبارزه با اراذل و اوباش را بعد از 10 سال مجددا مطرح ميكنند. وضعیت آماده انفجار است که سبب میشود، حضور پاسداران در شهرها، طراحی و اجرا شود. جالب اينكه فرمانده سپاه تهران سردار يزدي هنگامي به شوراي شهر ميآيد و سخن از همكاري ميزند، میگوید: ايران با مسائل مهم و مشكل و پر برخوردي روبرو است. در واقع، مسائلی از این نوع، حاد شدهاند:
●گفته ميشود حال خامنهاي مساعد نيست
● سردار علي شمخاني از آغاز سقوط سخن ميگويد
● گوشت قرباني بودجه تقسيماتش مشخص شده و تنها سر مردم بيكلاه مانده و جز کسری بزرگ و تورمآور آن، چيزي عاید مردم نمیشود.
● سردار جعفري سخن از تثبيت نيروها در عراق و لبنان و سوريه و يمن ميزند.
● اختلافات ميان مقامات و رؤساي قواي سه گانه و شوراي نگهبان و خبرگان رهبري ونيروهاي نظامي و انتظامي و امنيتي، نمايندگان مجلس و ... به اوج خود رسيدهاند؛
● گروهي كه قبلا باامام زمان نماز خوانده، نهار ميخوردند و هاله نور داشتند و مواضعشان به رهبري نزديكتر بود ، زنبيل به دست گرفته اند و به جنگ قوه قضاييه رفته و لقب «منحرف» گرفتهاند و هر روز معركهاي ايجاد ميكنند و به قول عمامه به سری، لات بازي در ميآورند.
● عدهاي سوت بلبلي زنان، به ميدان آمدهاند و ادعاي عدالت و حق و حقوق ميكنند، معركه گرفته و با كلي اهن و تلپ به دانشگاه مي روند، گويا در اين انديشهاند كه قدرت نيروهاي امنيتي و نظامي و قضايي وابسته به ولايت مطلقه را نمايش دهند. اﮊهای میپندارد نطق همه دانشجويان را بريده و در دانشگاه گرد و خاك كند و سوت بلبلي بزند و دانشجويان با كف و سوت او را تشويق كنند. اما نميداند آن مركز تبديل به قربانگاه كسي چون او ميشود كه قبل از آنکه سوت بلبلي بزند، کارش گازگرفتن بود.
● نيروهاي نظامي و امنيتي و اطلاعاتي كه در طول هشت سال رياست جمهوري محمود احمدي نژاد به هر چه كه خواسته بودند ، رسيدند، در درگيريهاي كنوني سعي ميكنند خود را دخالت ندهند. در غير اين صورت ممكن است مدارك آنها نيز افشا شده و طشت رسوايي سرداران از بام به زمين افتد. لذا فعلا مهر سكوت بر لب نهادهاند .
● علاوه بر جنگجويان ميدان فوق، برخي اعتداليون، دستهاي فتنهگر، جمعيتي اصولگرا، گروهي اصلاح طلب، دستهاي افراطي و بخشي عماري شدهاند و به جان يكديگر افتادهاند و ملت هم به تماشا نشسته كه كدام گروه ، گروه ديگر را نابود ميكند. منتظر و مترصد خسته شدن و نابودي آنها است تا ببيند دست آخر بايد با كدام گروه دست و پنجه نرم كند .
ايرانيها مثالي دارند: وضعيت به گونهاي شدهاست كه سگ هم صاحبش را نميشناسد. يعني وضعيت برخوردهاي ميان مقامات در ايران به گونهاي شدهاست كه هيچ كس نميداند چرا اینها به این شدت به جان هم افتادهاند. احتمالا قضيه همان تشديد بيماري خامنهای است. او در وضعیتی است که دیگر نميتواند مانع از درگيريها شود. هر كدام از اين نيروها هنوز كه او سرش را بر زمين نگذاشته ادعاي ارث و ميراث ميكنند و فكر ميكنند مردم هيچكارهاند. جنگ بر سر جانشینی خامنهای علنی شدهاست. حالا دیگر معلوم است که رئیسی را از آنرو نامزد ریاست جمهوری کردند که به کمک سپاه، در موقع خود، رهبرش کنند. به یادها میآورد که 50 تن از اعضای مجلس خبرگان، از او بعنوان نامزد ریاست جمهوری حمایت کردند. او و پدر زنش، علمالهدی سخت در تکاپوی رهبر شدن هستند و برای رسیدن به مقصود از هیچ کاری خودداری نمیکنند. گرچه بخش سرکوبگر سپاه و ارگانهای دیگر، با رهبر شدن او مساعد هستند، اما اکثریت بزرگ سپاه و دستگاه اداری و روحانیت قم و نجف و شهرهای بزرگ، مخالف رهبر شدن این جنایتکار تاریخ هستند.
● خامنهای بيمار است و مانند عروسك خيمه شب بازي هر زمان كه لازم باشد با تزريقات و تخديرات، براي مدت كوتاهي سر پا مي شود و دشمن دشمن ميكند و بعد به استراحت اجباري ميرود
● رييس سابق قوه مجريه، رييس فعلي قوه قضاييه را پدر یک جاسوس، صاحب حسابهاي غير قانوني، زمين خوار، صاحب گاوداري و غاصب و فاسد و... معرفي ميكند
● باز احمدی نژاد رييس قوه مقننه را داراي تابعيت بيگانه و برادر كارچاق كن ميداند
● او رييس ستاد حقوق بشر اسلامي، محمد جواد لاریجانی را زمينخوار و كسي كه زمينهاي ورامين را غصب كرده و داراي شركت پرورش شتر مرغ ميباشد، ميداند
● رييس قوه قضاييه رييس سابق قوه مجريه، احمدی نژاد را دروغگو و ياوه گو و ... ميخواند
● احمدی نژاد، روحانی، رييس فعلي قوه مجريه را بيسياست و كسي كه كار بلد نيست ميداند
● دبيرشوراي نگهبان تك نفره اسلحه به دست گرفته تا غير مسلمانان را از مجالسي كه مردم آنها را انتخاب كردهاند بيرون كند و مي گويد به مجلس هم ربطي ندارد و در نتيجه بين رييس قوه مقننه و دبير شوراي نگهبان درگيري و اختلاف به وجود آمدهاست و براي روشن شدن تكليف بايد به مجمع تشخيص مصلحت نظام رجوع شود. درآن، رييس سابق قوه مجريه و رييس فعلي قوه مقننه و رييس فعلي قوه قضاييه و رييس فعلي قوه مجريه و رييس سابق قوه قضاييه و دبير شورای نگهبان و فقهاي عضو آن حضور پر شور دارند .
● نيروي انتظامي ميگويد سپاه نميتواند كار اين نيرو را خود برعهده بگیرد. وزیر کشورهم همین موضع را گرفتهاست.
● بسيج معتقد است به كمك نيروي انتظامي آمده تا شهر را كنترل كند و اراذل و اوباش را دستگير كند
● سپاه پاسداران بر اين باور است كه نه نيروهاي امنيتي و نه نيروهاي اطلاعاتي و نه نيروهاي انتظامي قادر به كنترل كشور نيستند و خود باید راسا به كمك بسيج كار مبارزه با اراذل و اوباش و سارقان و... برعهده بگیرد.
● رييس جامعه مدرسين حوزه از طلبهها ميخواهد در نظام ولایت فقیه كه متعلق به آنها است دخالت كرده ورود نمايند
● علما و روحانيون از كم بودن بودجه خود شكايت دارند و مردم از زياد بودن پولي كه به آنها داده ميشود، ناراضی هستند. اعتراضات مردمي در شبكههاي اجتماعي به هزينههاي مندرج در بودجه، به خصوص بودجههای بخشهاي امنيتي و نظامي و حوزههاي علميه و بخش فرهنگي که به شدت افزایش یافته و موجبات واكنش نمايندگان مجلس و حتي خود رييس جمهور شدهاست، سخت اعتراض میکنند.
● شيخ محمود رضا جمشيدي رييس حوزههاي علميه خواهران، مدعي است كه پول از آن ولي فقيه است و ربطي به دولت ندارد وبايد بودجههای «دینی» و «فرهنگی» افزایش نیز پیدا کند.
● هزاران ميليارد تومان از اموال ملت را عدهاي كه از قضات با سابقه و فرزندان روحانيون و مسئولان كشور هستند، برده اند و پس نمي دهند زيرا فكر ميكنند ارث پدرشان است. مردم هر روز در خيابانها بر ضد مسئولان شعار ميدهند كه گويا برخي از افراطيون هم از اين شعارها بدشان نميآید چون شعارها برضد روحاني و لاريجانيها است .
● بازنشستگان، در تظاهرات، برضد حاكميت شعار ميدهند: نه لبنان و نه غزه – حقوق باز نشسته
● گروههاي مختلف كارگري بخاطر عدم پرداخت حقوق معوقه خود، بطور مداوم، دست به تظاهرات میزنند
● معلمان بازنشسته كه حقوق بازنشستگي خود را دريافت نكردهاند، اعتصاب میکنند.
و...
با توجه به واقعیتهای بالا - كه تنها برخي از آنها فهرست شد - متوجه ميشويم نظام در كل به خطر افتاده و نيروهاي سركوبگر آن يعني سپاه پاسداران و بسيج خطر را بيشتر درك كردهاند. بنابراين با اين مانورها در حال ايجاد حاشيه امني براي خود ميباشند. زيرا به خوبي ميدانند در صورت مرگ خامنهاي و درگيريها ميان مسئولان در كنار فشار هاي مالي بر مردم، احتمال اينكه با جنبش يا شورشي از سوي مردم روبرو شوند زياد خواهد بود. و آرام كردن مردمي كه به شدت از اوضاع كنوني به تنگ آمدهاند به سادگي ميسر نخواهد بود .
بنا براين، به نظر ميرسد نيروهاي نظامي و امنيتي و اطلاعاتي براي اينكه مانند سال 88 با سيل عظيم مردم روبرو نشوند و برای اینکه غافلگير نشوند، از پادگانها خارج شدهاند تا اگر نتوانند پیشگیری کنند، بتوانند به موقع وارد عمل شوند. اما امری كه آنها متوجهاش نيستند، ايناست كه تحقير و توهينهاي چند ده ساله نيروهاي سركوبگر و حاكميت مستبد، آنقدر به مردم فشار آوردهاست كه در نگاه آنها چيزي به جز خشم و انزجار و نفرت از اين نيروها ديده نميشود. اگر از بند ترس خارج شوند اين نيروها هرگز توان رویاروئی با آنها را نخواهند داشت. چرا كه نيروهاي سركوبگر به خوبي ميدانند از سال 88 تا كنون نه تنها بر توان سرکوب آنها افزوده نشدهاست، بلكه به شدت از آن کاسته شدهاست. دیگر آن باور را به ولايت فقیه و دولتی ديني که در واقع دین دولتی است، ندارند. در صورت بروز جنبش عمومی، نيروهاي امنيتي و اطلاعاتي اقدام به برخورد با مردم نخواهند كرد. زیرا با توجه به شرايط موجود، اميدي به ادامه حيات نظام ندارند.
در انتها بايد افزود، هيات حاكمه و نيروهاي نظامي و امنيتي سركوبگر به خوبي ميدانند در 40 سال گذشته چه بر سر مردم آوردهاند. بنابراین، میدانند که رﮊیمشان ماندگار نیست.
در پايان توجه خوانندگان را به بخشهايي از سخنان توأم با ترس سردار يزدي در شوراي شهر تهران جلب مينماييم. همانطور که ملاحظه می کنید، سخنان سردار يزدي فرمانده سپاه تهران در جلسه با اعضاي شوراي شهر تهران بيانگر آگاهي او از خشم و انزجار مردم از سپاه و ديگر نيروهاي سركوبگر و مسئولان نالايق است. زيرا بعيد است سرداري از سرداران طلبكار و همه چيز خواه و برتري طلب اينگونه سخن براند مگر از روي ترس و آگاهي ازآينده نگران كننده.
● سردار يزدي:امروز ما برای خدمت رسانی به مردم با تمام دستگاهها همراه و همگام هستیم و با نیروی انتظامی در بهترین شرایط هستیم و هیچ کس نمیتواند اختلافی میان دو دستگاه ببنید.
- همين جمله اول او معلوم ميكند كه سپاه هيچ ارتباط حسنهاي با نيروي انتظامي ندارد چرا كه بعد ازاين سخنان وزير كشور انتقاداتي را در اين رابطه اظهار کرد و گفت: حفظ امنیت نه برعهده سپاه که برعهده نیروهای انتظامی است.
سردار يزدي: متاسفانه در توجیه مردم و مشارکت مردم و همراهی و همگامی مردم، احساس میکنیم که دستگاهها نمیتوانند حرکت را صحیح انجام دهند. مساله قانونگذاری و بیکاری قابل حل است و میتوانیم در تهران کاری کنیم تا شرایط بیکاری در تهران حل شود تا به دور از هرگونه سازمانی و قشری این معضل را حل کنیم. امروز حل مسایل جامعه نیازمند همراهی همه است و نمیتوانیم بگوییم رفع مزاحمت اراذل و اوباش فقط برعهده نیروی انتظامی است. موضوع فرار دختران و سرقت نیز قابل حل است.
سردار همانند ديگر مسئولان همه كارها را قابل حل ميداند اما نميگويد چرا در طول 40 سال گذشته در اين مورد فكري نكردهاند و حالا كه ترس از جنبش، در تك تك سلولهاي بدنشان خانه کردهاست، به دست و پا افتادهاند و میگویند: بيكاري و فقر و فرار دختران را و... حل میكنند!
سردار يزدي با بیان اینکه برای ارتقای وضعیت تهران در تهران چند طرح در دستور کار داریم، میگوید: یکی از این طرحها آن است که به زودی گشتهایی در تهران ایجاد میشود که از وقوع سرقت، اوباش و... جلوگیری کنیم. قطعا سردار يزدي ميداند كه راه اندازي اين گشت همانند ديگر گشتها، نه برای بیشتر کردن امنيت مردم كه ايجاد وحشت در ميان مردم و نمايش قدرت اين نيرو است كه اين روزها به شدت از وضعيت آينده نگران است.
نكته جالب این که سردار يزدي، با بیان اینکه در سپاه و بسیج این مسایل کلید خوردهاست و هر کسی در این مسیر گام بردارد ما حتما همراه خواهیم بود، میگوید: ما به مشارکت مردم نیاز داریم. و باید مردم بپذیرند که ما میخواهیم این کار را انجام دهیم. از شورا خواهش میکنیم به ما در ورود به این مسایل کمک کند . بسجیها در درون مردم هستند و در کمتر از چند دقیقه اخبار و اطلاعات به ما میرسد و میتوانیم مدیریت کنیم. امروز برای برگرداندن نگاه مردم به دستگاه های دولتی و مسئولیت دار باید تلاش بیشتری کنیم.
- جمله فوق سردار چند نكته مهم در بردارد:
● نکته اول: ما به مشارکت مردم نیاز داریم و چه شدهاست كه سردار و سپاه به مردم نياز پيدا كردهاند؟
● نکته دوم:باید مردم بپذیرند که ما میخواهیم این کار را انجام دهیم. سردار باز هم از كلمات كليدي ديگر سرداران يعني مردم بايد بپذيرند كه ميخواهيم اين كار را انجام دهيم، استفاده كردهاست به راستي چرا سردار از مردم كمك ميخواهد؟
● نکته سوم:از شورا خواهش میکنیم به ما در ورود به این مسایل کمک کند. از قرار، سردار نميداند اگر اعضاي شوراي شهر تهران بخواهند در كنار او قرار گيرند،مردم آنها را به چشم رضازاده و الهه راستگو و چمران مينگرند كه هيچ جايگاهي در ميان مردم ندارند.
● نکته چهارم:بسيجیها در درون مردم هستند و در کمتر از چند دقیقه اخبار و اطلاعات به ما میرسد و میتوانیم مدیریت کنیم امروز برای برگرداندن نگاه مردم به دستگاههای دولتی و مسئولیت دار باید تلاش بیشتری کنیم.
سردار! اگر بسيجيها اينقدر به روز هستند كه در عرض چند دقيقه همه اخبار و اطلاعات را به شما ميرسانند، پس مشكل شما چيست؟ شما چگونه ميخواهيد نظر مردم را نسبت به مسئولان تغيير دهيد اگر بسيجيها در درون مردم بودند به خوبي از ميزان نفرت و انزجار مردم از شما و ديگر سرداران جنگ طلب و افراطي و رهبري و ديگر روحانيون با خبر بودند و خود را دخالت نميدادند.
در قسمت سوم این بررسی، تغییر رابطه سپاه با حکومت و کشماکش بر سر رهبری را ردقیقتر بررسی میکنیم.